مرجع سخنرانی ها و آثاراستاد علی اکبر داراب کلائی
استاد علی اکبر داراب کلائی ، دارابکلاء شهر ساری متولدشدند ایشان در سن 17 سالگی وارد حوزه شدند . و برای ادامه تحصیل به شهر مشهد مقدس عزیمت نموده و دروس حوزه را تا سطح خارج در حوزه علمیه این شهر ادامه دادند .درحال حاضرساکن تهران میباشند که در زمینه خانواده و سبک زندگی و مسائل روز مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده است. برای کسب اطلاع بیشتر به قسمت زندگینامه مراجعه فرمایید.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت تحلیلی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و آدرس dalel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 106
بازدید کل : 9759
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار مطالب

کل مطالب : 302
کل نظرات : 9

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 3
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 106
بازدید سال : 861
بازدید کلی : 9759
تلاش و كوشش

تلاش و كوشش

تاریخچه : از هنگام تولد بشر ، برای رفع نیازهای خود به تلاش و کوشش وابسته است و زندگی انسان بر محور کار و تلاش است ، برای رسیدن به کلید گشایش هر استعدادی در درون انسان کار است . کار بزرگترین و شاید مهمترین بخش زندگی انسانی است چرا که از کار می توان به جوهره درونی افراد پی برد ، در مکاتب گوناگون دیدگاه آنها در مورد کار مختلف است در آثار فلاسفه یونان باستان کار به بردگان اختصاص داشت و فعالیتی حقیر و پست شمرده می شد و در دوره رنسانس و شکل گیری عقاید جدید درباره انسان و دین و دنیا کار ، جایگاه خاصی پیدا کرد و در نهایت در جهان بینی اسلامی کار مفهوم ویژه ای دارد و آثار کار در تمام صحنه هستی را فرا می گیرد و دنیا و آخرت را به هم گره می زند .

در فرهنگ غنی اسلامی ما ، سلوک الهی دارای دو بخش است : 1- بخش مادی 2- بخش معنوی .

بخش مادی آن کار است و بخش معنوی آن اعمال عبادی است و نیز از دیدگاه اسلام کار و تلاش نوعی عبادت است . در راه خداوند تا جایی که در روایات نقل شده است که دعای افراد بی کار مستجاب نمی شود و کسانی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران انداخته اند مورد لعنت هستند ، انبیاء و ائمه (ع) کار را شعار و شغل خود قرار داده بودند و اکثر آنها اهل کشاورزی بودند .

دیدگاه اسلام :

در قرآن : (( هو انشاکم من الارض و استعمر کم فیها )) خداوند از مردم عمران و آبادی زمین را خواسته که بدون کار وتلاش محقق نمی شود .

و نیز در آیه دیگر : (( فکلوا مما غنمتم حلالا طیبا و اتقوا الله ان الله غفور رحیم . از آنچه به غنیمت گرفته اید ، حلال و پاکیزه بخورید و از خدا بپرهیزید خداوند آمرزنده و مهربان است .

در روایت آمده که انس بن مالک می گوید : موقعی که رسول اکرم (ص) از جنگ تبوک مراجعت کرد ،سعد انصاری به استقبال امد،حضرت با اومصافحه کردودست سعد را زبر و خشن دید ، فرمود : چه صدمه و اسیببی به دستت رسیده است؟ عرض کرد : یا رسول الله من با طناب و بیل کار میکنم و در امدم را خرج معاش خانواده ام میکنم رسول اکرم ص دست اورا بوسید و فرمود: این دستی است که اتش با ان تماس پیدا نمیکند       

اسلام کار را وسیله تربیت جسم و روح میداند، و بزرگترین ایام فراغت ، مانع فساد و فتنه ، عامل رشد و نبوغ و ابتکار ، توسعه ی اقتصادی ، عزت و خود کفایی و کمک به دیگران میباشد .

البته اسلام تاکید هم دارد که کم کاری در کار نباشد

در قران : ((فاذا فرغت فانصب )). هرگاه از کار مهمی فارغ شدی به کار مهمی بپردازد

تشویق به کار : از جنبه فکری ، اسلام انسان را به کار و تولید تشویق نموده ، و برای ان ارزش بسیار قائل شده ، تا حدی که کرامتی بشری و مقام انسان را نزد خدا مرتبط دانسته است ، اسلام ، افرینش سرمایه های طبیعی را برای تامین نیاز های تولید و افزایش ثروت میداند ، اسلام مالکیت  خصوصی و فردی را ریشه و زیبنای اصلی آن کار است . تا حدودی محترم شمرده و اساس مالکیت در اسلام همان احترام به حقوق فرد و نوعی تلاش و کوشش آزادانه است ، اسلام می خواهد همیشه شوق به کار و فعالیت همواره در انسان زنده بماند .     

امام صادق (ع) فرمود : خداوند وسایل زندگی و معاش حلال  را همراه آفرینش مردم ، خلق کرده پس اگر کسی حرام خواری می کند ، خداوند او را در برابر روزی حلال مجازات خواهد کرد .

زندگی شرافتمندانه اقتضاء می کند که انسان در جامعه شغلی داشته باشد و به کار و تلاش مشغول باشد. کار و تلاش مایه سربلندی و افتخار خانواده و جامعه است ، ائمه معصومین (ع) خودشان در شدت گرمای روز ، کار و تلاش می کردند برای اینکه افکار جامعه را از تلاش و کوشش برای رسیدن به تجمل و رزق و برق و جاذبه مال دوستی آنها را روشن کنند بلکه عملا با انجام کار همگان را به تلاش و کوشش تشویق می کردند .

دیدگاه ارزشی اسلام درباره کار:

1)     محبوب بودن و قداست شغل : انجام کار مطلوب خداوند است و همچون عبادت و جهاد در راه خداست

2)     منفور بودن بی کاری : در اسلام بیکاری و نیازمند دیگران بودن امری ناپسند شمرده شده است .

3)     وجوب کسب معیشت : از واجبات مسلم بر هر فرد مومن لزوم انجام کار برای تامین زندگی خود و خانواده است .

4)     خدمت رسانی به جامعه : مسئولیت اجتماعی شخص مومن ، رفع نیازهای جامعه در حد توان است، برآوردن نیازهای جامعه واجب کفایی است و شخص باید در برآوردن آن بکوشد .

5)     باعث رشد فکری : کار وسیله تجربه انسان است و بر رشد فکری و عقلانی تاثیر مستقیم دارد و باعث شکوفایی فکری می شود .

6)     کسب آرامش روحی : انسان با کسب درآمد از نظر روحی آرامش می یابد چون فرد نیازمند از نظر روحی و روانی در اضطراب و نگرانی است .

7)     سلامت جسم : کار و کوشش انسان را از توان جسمی نیرومند می کند و از بروز بیماریهای جسمی مثل : قند خون ، چربی و ... در امان است .

8)     رفع فقر : بهترین راه دفع فقر و بیکاری در جامعه و خانواده ، کار و کوشش است و اگر فقر از بین برود جامعه ای مفید خواهیم داشت .

دین اسلام ، دین جمع بین ظاهر و باطن است ، جمع بین امور مادی و معنوی ، خداوند خالق ابر و باد و بارش باران است اما علت ریزش باران را ایمان و تقوای مردم بیان می کند .

مولفه های موثر کار و تلاش :

1)     کار کردن سیره معصومین (ع) بوده است پس اینها الگوی خوبی برای کار و تلاش اند .

2)     به شان و منزلت کارگر باید احترام خاصی گذاشته شود .

3)     دست یابی به درجات عالی انسانی بهترین راه کار و تلاش است .

4)     عزت و سربلندی خانواده و جامعه بستگی به تلاش و کوشش دارد .

5)     کارو تلاش مایه عزت نفس مومن در برابر نیازمندی به دیگران می شود .

خدمتگزاری سلمان فارسی : سلمان (ره) مدتی در یکی از شهرهای شام فرماندار بود ، سیره او در ایام فرمانداری با قبل از این مسئولیت هیچ فرقی نداشت . تهیه اسباب خانه بر عهده خودش بود ، یک روز در بازار می رفت ، مردی را دید که یونجه خریده بود و منتظر کسی بود که آن را به خانه اش ببرد . سلمان رسید و آن مرد او را نشناخت و بی مزد قبول کرد که بارش را به خانه اش برساند . مرد یونجه را به پشت سلمان فارسی گذاشت و سلمان آن را می برد . در راه مردی آمد و گفت : ای امیر این بار را کجا میبری ؟ آن مرد صاحب یونجه وقتی متوجه شد که او امیر و فرماندار شهر است به دست و پای سلمان افتاد و طلب عفو کرد اما سلمان فارسی گفت این بار یونجه را به خانه ات می رسانم بعد کار سلمان که تمام شد به مرد صاحب یونجه گفت من به عهد خود عمل کردم و بار را به منزلت رساندم تو هم عهد کن که از دیگران بیگاری یعنی عمل بدون مزد نکشی و چیزی را که خودت می توانی ببری به مردانگی تو آسیبی نمی رساند و انجام بده ، کار عیب و نقص نیست .

به قول فردوسی :   به خواب اندر است آنکه بیکار گشت         پشیمان شود چون که بیدار گشت

                      سپاهی و دهقان و بیکار شاه                  چنان دان که هر سه ندارند راه

سیره پیامبر (ص) در مورد کار و تلاش :

1-    خانه سازی : امام صادق (ع) به فردی که در اثر جهل و غرور ، تن به کار نمی داد و خود را نیازمند دیگران نموده بود ، فرمود : برو کار کن و در بالای سرت بار حمل کن و از مردم بی نیاز باش سپس به وی فرمود : همانا رسول خدا (ص) سنگ ها را به دوش خود حمل می کرد و دیوار خانه اش را خودش می ساخت .

2-    باغداری : علی (ع) به سلمان فرمود : باغی را که پیامبر (ص) با دستان خودش ساخته و درخت های آن را کاشته است برای فروش به مشتریان عرضه کن ، سلمان باغ پیامبر (ص) را به معرض فروش گذاشت و به دوازده هزار درهم فروخت .

3-    دامداری : روزی رسول خدا (ص) فرمود : تمام پیامبران الهی قبل از آنکه به مقام نبوت برسند مدتی چوپانی کرده اند ، ازپیامبر (ص) سوال شد : آیا شما نیز چوپانی کرده اید ؟ حضرت فرمود : بله من مدتی گوسفندان اهل مکه را در سرزمین قرارسط به چراگاه برده ام .

4-     فعالیتهای اجتماعی : ساختن مسجد که اولین آن در مدینه مسجدی است بنام قبا که ساخته شد، راه سازی ، راه های عمومی آن که آب خراب کرده بود با چیدن سنگ تعمیر می کرد ، انجام کارهای منزل ، فعالیتهای گروهی و جمعی به همراه اصحاب آن حضرت

کار بهتر از صدقه خوردن : به پیامبر اکرم (ص) خبر دادند که یکی از مسلمانان مدینه تهیدست شده است ، فرمود : او را نزد من بیاورید .بعضی رفتند و او را آوردند . فرمود : آنچه در خانه داری به اینجا بیاور، آن مرد به خانه رفت و یک پلاس و یک کاسه برداشت و به حضور پیامبر (ص) آورد و حضرت آنرا برای فروش به مزایده گذاشت ، عاقبت شخصی به دو درهم خرید، پیامبر (ص) به آن مرد فرمود : یک درهم غذا برای خانواده ات است بخر و یک درهم دیگر را یک عدد تیشه خریداری کن . به دستور پیامبر (ص) آن مرد تیشه خرید و به بیابان رفت و با این تیشه هیزم جمع میکرد و آنها را می فروخت . بعد از پانزده روز وضع مالی او بهتر شد آمد پیش رسول اکرم (ص) ، آن حضرت فرمود : کار کردن و مزد کار گرفتن برای تو بهتر است از صدقه گرفتن و اینکار بهتر از آن است که در روز قیامت به محشر وارد شوی و نشانه زشت صدقه در چهره ات باشد .

تعداد بازدید از این مطلب: 87
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


انفاق

انفاق

تعريف :((نفق )) به معني گذشتن هرچيز و از بين رفتن آن با تمام شدن آن چيز است و در اصطلاح (( انفاق )) بيرون كردن مال از ملك و قرار دادن آن در ملك ديگري است كه از طريق صدقه و يا از بخشش كردن مال هاي خويش در راه جهاد و دين و هر آنچه خدا بدان فرمان داده است مي باشد.

انفاق واجب :در قرآن (( يا ايها الذين امنوا انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتي يوم لا بيع فيه و ...)) ( اي كساني كه ايمان آورده ايد از آنچه به شما روزي داده ايم ، انفاق كنيد پيش از آنكه روزي فرا رسد كه در آن ، نه خريد و فروش است و . . . )

 جمله (( مما رزقناكم )) مفهوم وسيعي دارد كه هم انفاق هاي مالي واجب و مستحب را شامل مي شود و هم انفاق هاي معنوي مانند علم و دانش ، اما چون با توجه به تهديدي كه در ذيل آيه آمده ، بعيد نيست منظور، انفاق واجب يعني زكات و مانند آن است از تعبير مما در آيه يعني بخشي از مال نه همه اموال براي انفاق و در آخر آيه ترك انفاق نوعي كفر و ظلم است .

پاداش انفاق :

1- انفاق ، سبب آمرزش :انفاق نوعي معامله با خداوند است و نيز اطاعت از خداوند ، در قرآن : (( ان تبدوا الصدقات فنعما هي و ان نخفوها و ... )) ( اگر انفاق هاي خود را در راه خدا آشكار كنيد خوب است و اگر آن را پنهان داريد و به فقرا بدهيد به سود شما است و از گناهانتان مي بخشد .

2- انفاق ، معامله با خداوند : در قرآن : (( ان الذين يتلون كتاب الله و اقاموا الصلاة و انفقوا مما رزقناهم يسرا و علانيه ... )) ( كساني كه آيات الهي را تلاوت مي كنند و نماز را برپا مي دارند و از آنچه به آنها روزي داده ايم در پنهان و آشكار انفاق مي كنند آنها اميد تجارتی دارند که نابودی و کساد در آن نیست . انفاق از طرفی انسان را به خداوند پیوند می دهد و از طرفی دیگر با خلق خداوند پیوند می دهد .

3- انفاق مایه فزونی نه کمبود : در قرآن : (( قل ان ربی یسئبط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدرله و ما انففتم ... )) بگو پروردگارم روزی را برای هرکس بخواهد توسعه می دهد و برای هرکس بخواهد تنگ و محدود می سازد و هرچیزی را در راه او انفاق کنید جای آن را پر می کند .

آثار فردی انفاق :

در قرآن : (( وما تنفقوا من خیر فلا نفسکم )) منافع انفاق به خود شما بازگشت می کند وقتی انسان بداند که نتیجه کار او به خود او بازمیگردد قلبا و از روی اشتیاق بیشتر به آن کار علاقه مند خواهد شد . البته منظور از بازگشت انفاق همان پاداش انفاق است و سود انفاق هم دنیوی  و هم اخروی است ، در نتیجه روح گذشت و بخشش و فداکاری و نوع دوستی و برادری را در فرد انفاق کننده پرورش می دهد .

آثار اجتماعی انفاق :

اعضای جامعه به منزله تن واحد اعضای خانواده بزرگ اجتماع است و همه آنها در هدف زندگی واحد هستند پس اگر فردی از جامعه که نیازمند است و دچار فقر و احتیاج شده است و ما با انفاق خود وضع او را اصلاح کرده باشیم هم ، دل او را از رذائلی که فقر در او ایجاد می کند را پاک کرده ایم و هم چراغ محبت را در دلش ایجاد کرده ایم و هم زبانش را به گفتن خوبیها به راه انداخته ایم و ... . این همه فوائد عاید همه اعضاء جامعه می شود .

انگیزه های انفاق :

1)     کمک به موضوع جهاد یا انفاق های دیگر به نیازمندان عاملی برای حرکت به سوی این هدف است

2)     ناپایداری اموال و سرمایه و بازماندن آن بعد از همه انسانها

3)     خدارا وام گیرنده و انسانها را وام دهنده می شمرد .

4)     بهتر است انفاق اظهار گردد و در مواردی که آبروی افراد حفظ شود باید مخفی باشد ، البته از ریا و غرور و عدم اخلاص پرهیز گردد . امام صادق (ع) فرمود : زکات واجب را به طور آشکار از مال جدا کنید و به طور آشکار انفاق کنید ، اما انفاق های مستحبی اگر مخفی باشد بهتر است .

شرایط انفاق

1)     از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کم ارزش

2)     از اموالی که مورد نیاز انسان است باشد

3)     به کسی انفاق شود که شدیدا مورد نیاز باشد

4)     انفاق اگر پنهان باشد بهتر است

5)     هرگز منت گذاری در انفاق نباشد

6)     از اموالی انفاق شود که فرد به آن دلبسته و مورد علاقه او باشد

7)     هرگز خودش را مالک حقیقی تصور نکند

8)     انفاق مال باید از راه حلال و پاک باشد                    

آداب انفاق

1)     اسلام ایمان : انفاق هنگامی مقبول واقع می شود و موجب پاداش خواهد بود که انفاق کننده به خدا و پیامبر ایمان داشته باشد

2)     قصد قربت :انفاق هنگامی پذیرفته و موجب پاداش می شود که تنها برای رضایت خداوند باشد

3)     پرهیز از منت گذاری : شرط دیگر بهره مند شدن انفاق گران از پاداش این است که انفاق با منت گذاشتن بر نیازمندان یا آزار آنان همراه نباشد

4)     انفاق از چیزهای محبوب :از شرایط دیگر بهره مندی از پاداش الهی در انفاق این است که انفاق از سرمایه های مورد علاقه انفاق کننده صورت گیرد

5)     میانه روی در انفاق : شرط مهم دیگر برای انفاق ، رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در کار خیر است .

6)     انفاق در شرایط دشوار : انفاق چه در حال گشایش روزی و عدم وجود نیاز شدید خود فرد یا جامعه و چه در حال سختی و نیاز شدید است

معارف انفاق

1)     خویشاوندان : در آیات متعددی از مصارف انفاق سخن رفته ، خویشاوندان ، مقدم بر دیگران ذکر شده اند : (( و اتی المال علی حبه ذوی القربی ... از میان خویشاوندان پدر و مادر بر دیگران مقدم هستند .

2)     یتیمان :مورد دیگر صرف مال در انفاق ، یتیمان نیازمند هستند . در قرآن : (( قل ما انفقتم من خیر فللو لدین ... و والیتمی )) یتیمان خویشاوند بر دیگر ایتام مقدم اند .

3)     فقرا و مساکین :نیازمندان و فقیران دیگر مورد صرف انفاق است در قرآن : (( ولکن البر ... والمسکین )) به پیامبر (ص) امر شد که حق مسکینان را بدهد .

4)     ابن السبیل :مسافرانی که به علت از دست دادن توان مالی خود از ادامه سفر خود باز مانده اند (( فللولدین ... وابن السبیل ))

5)     مهاجران در راه خدا :کسانی که بر اثر هجرت کردن در راه خدا امکان تامین معاش خود را ندارند

6)     مولفه القلوب :از جمله مصارف انفاق های واجب مانند زکات ، کمک کردن به کافران به انگیزه جلب محبت آنان و دلجویی از آنهاست .

موانع انفاق

1)     شیطان :شیطان همیشه مانع انفاق در راه خدا برای انسان می شود . شیطان ، مومن را در برابر کار انفاق وی را وعده فقر می دهد . در قرآن : ((... الشیطان یعدکم الفقر ))

2)     ضعف یا فقدان ایمان : بی ایمان و ضعف اعتقاد نداشتن به دین و قیامت و دیگر معارف دینی مانع انفاق مومن می شود

3)     دوستی مال و اولاد :از دیگر موانع انفاق حب شدید انسان به مال و فرزندان است

4)     بخل :صفت ناپسند بخل از دیگر موانع انفاق است

5)     ترس از فقر :یکی دیگر از موانع انفاق که عده ای از انفاق در راه خدا امتناع می ورزند ، ترس از فقر است

انفاق مراجع

شیخ زین العابدین از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری از مراجع تقلید بود ، وی از وجهه و اعتبار خود نزد مردم استفاده کرده و از آنها پول قرض می کرد و به فقرا می داد تا بعد پولی برسد و قرض را ادا کند . در یکی از سفرها که به سامرا رفت ، سخت بیمارمی شد ، میرزای شیرازی از او عیادت کرده و او را دلداری می دهد . شیخ (ره) می گوید : من هیچ گونه نگرانی از فوت ندارم ولی ناراحتی من از این است که به عقیده ما امامیه وقتی بعد از موت ، روح به امام عصر (عج) عرضه می شود ، اگر امام (عج) سوال بفرمایند : زین العابدین ما به تو پیش از این اعتبار و آبرو دادیم تا بتوانی بیشتر قرض کنی و به مستمندان برسی ، چرا نکردی ؟ چه جواب می توانم بدهم ؟ می گویند این حرف آنقدر در میرزای شیرازی اثر کرد که بعد از رفتن به خانه تمام وجه نقد خود را بین فقرا تقسیم کرد .

              چون تیشه مباش و جمله برخود متراش         چون زنده زکار خویش بی بهره مباش

               تعلیم ز اره گیر در کار معاش                         چیزی سوی خود می کش و چیزی می باش

           (احمد جامی )

تعداد بازدید از این مطلب: 87
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


امانت داری

امانت داری

معنا و مفهوم :یکی از خصایص اخلاقی انسان که دارای ارزش و اهمیت فوق العاده ای است ، امانت و امانت داری است. امانت در فرهنگ لغت دارای معانی مختلف است  از جمله : پاسداری ، حفاظت ، امنیت ، امان ، مواظبت ، رازداری ، نگهداری ، آسایش ، آرامش روح و جان و متضاد آن : خیانت ، دزدی و چپاول ، بی وفایی ، ایجاد رعب و وحشت ، نیرنگ ، جاسوسی ، نفاق ، بهتان ، کتمان حقیقت ، حافظ اسرار و ...

امانت به عنوان یکی از صفات اخلاقی و ملکوتی ، دارای واژه های زیبا و مقدس است ، این خصلت معنوی در گفتار و رفتار افراد نمایان می شود .

امانت از دیدگاه اسلام:

امانت از دیدگاه اسلام ، از ارزش بالایی برخوردار است و سفارشهای فراوانی در آیات قرآن و احادیث اهل بیت (ع) آمده است ، خداوند بزرگترین و بهترین امین و نگهبان است . درقرآن : (( ان الله یامرکم ان تودو الامانات الی اهلها ... )) خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبش بدهید

و در جای دیگر (( فان امن بعضکم بعضها فلیود الذی اوتمن امانته ولتیق الله ربه ...)) واگر کسی از شما دیگری را امین دانست ، آن کسی که امین دانسته شده امانت را باز دهد و باید از خدا بترسد

  و نیز : (( والذین لاماناتهم و عهدهم راعون ... )) و آنان که امانت و عهد و پیمانشان را رعایت می کنند و امام علی (ع) درباره امانت  فرمود : (( الامانه والوفاء صدق الافعال و الکذب والافقراء خیانه الاقوال )) امانت دار و وفاداری ، راستی افعال است و دروغ و بهتان خیانت گفته هاست .

و امام صادق (ع) نیز می فرماید : (( اتقوا الله و علیکم باداء الامانه الی من ائتمنکم )) از خدا بترسید و هرکس که شما را امین دانسته و امانتی به شما سپرده ، امانتش را بازگردانید

انواع امانت در اسلام:

1)    تکالیف بندگی :این نوع امانت مثل : 1- اعضاء و نیروهای وجود انسان 2- علم دین و دانش به احکام الهی 3- راز مردم 4- دینداری و اسلام نیز امانت است 5- پست و مقام 

2)    مال سپرده شده :منظور اشیاء و مالی است که به انسان به صورت امانت گذاشته می شود و فرد باید از آن امانت داری کند این نوع امانت مثل : 1- نامه و پیغام ها 2- اجناس و کالاها 3- بیت المال مردم 4- حیوانات جهت مراقبت 5- زمین و املاک تملکی مردم

آثار فردی امانت داری:

1)     خشنودی خداوند :رسول خدا فرمود : در روز قیامت ان کسی از همه به من نزدیکتر است که از همه راست گو تر ، امانت دار تر ، پیمان نگه دار تر ، خوش اخلاق تر و به مردم نزدیکتر باشد .

2)     جلب اعتماد و اطمینان مردم :شخص امین مورد اعتماد مردم است و همگان بخاطر این صفت امانت داری وی را تحسین می کنند

3)     وسعت روزی :فرد امین هیچ وقت دچار فقر و تنگدستی نمی شود و همواره در رحمت و برکت الهی به روی او باز است رسول خدا (ص) فرمود :( الامانه تجلب الرزق و الخیانه تجلب الفقر ) امانت داری مایه جلب روزی و خیانت مایه فقر است .

4)     دست یابی به اهداف و نتیجه مطلوب : فرد امین در هرکاری می تواند به هدف و نتیجه مطلوب خود دست یابد و هیچ دچار سردرگمی نمی شود .

آثار اجتماعی امانت داری:

1)     جلب اعتماد اقشار جامعه :در جامعه ای که امانت داری رواج پیدا کند افراد آن جامعه هم نزدیک و مانوس می شوند و زندگی همگان بر پایه صلح و امنیت قرار می گیرد

2)     احساس مسئولیت عمومی :اگر در جامعه ای امانت داری حاکم بشود آحاد جامعه در تلاش و کوشش حفاظت و مواظبت بر آن کار در وجود افراد موجب رشد و ترقی و پیشرفت جامعه می شود و همه نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت می کنند.

3)     حفظ اسرار و اطلاعات کشور : امانت داری اجتماعی موجب می شود تا سیاست ها وطرح ها و نقشه های  حکومتی که جنبه محرمانه و سری دارند ، از دست بیگانگان و جاسوسان و منافقان در امان بماند

4)     گسترش علم و معنویت : یکی از اثرهای مفید و ارزشمند امانت داری اجتماعی ، پیشرفت علم ودین است . امانت داری علمی و معنوی باعث می شود تا  افراد امین و عالم به دین به نحو احسن در سطح بالای آگاهی و افکار عموم مردم را مطلع و آنها را برای رسیدن به هدف تعالی انسانی کمک می کنند

انواع خیانت در امانت:

1)     افرادی که مالی را از دیگران قبول می کنند اما به دلیل کم دقتی ، خسارت و زیان هایی را به آن وارد می کنند و در آخر خود را بی طرف دانسته و از زیر بار کار شانه خالی می کنند که این نوعی خیانت است .

2)     افرادی که برای بدست آوردن منفعت و سود بیشتر از مال دیگران ، حتی در امانت دوست خود خیانت می کنند

3)     کم فروشی و بد جلوه دادن کالا : برخی کاسبان برای کسب سود بیشتر کالای خراب و بی ارزش خود را با قیمت بالا می فروشند ، این کم فروشی است و حرام است

4)     افشای اسرار و اطلاعات مملکت : فروختن اسرار ، دسیسه ودغل بازی ، ایجاد رعب و جاسوسی به نفع دشمنان خیانت است .

امانت داری شیخ مرتضی انصاری (ره):

یکی از مراجع بزرگ تقلید استاد اعظم شیخ مرتضی انصاری (ره) بود و در نجف از دنیا رفت . وی صاحب دو کتاب معروف دروس حوزوی است به نام مکاسب و رسائل . ایشان در نجف اشرف زندگی می کرد ، در زمان حیات وی شخصی در عالم رویا ، خواب شیطان را دید که خیلی خشمگین است و طناب های ضخیم و محکم در دست دارد و محکم ترین قسمت آن طناب پاره شده است . از شیطان پرسید: اینها چیست و چرا پاره شده است و چرا خشمگین هستی ؟ شیطان در پاسخ گفت : به سوی شیخ انصاری رفتم تا با این طناب ها او را به سوی خود بکشانم ولی نتوانستم و در هر بار که طناب را می کشیدم پاره می شد تا هفت بار او را کشیدم ولی هفت طناب پاره شده است ، از او مایوس شده ام .

آن شخص می گوید به شیطان گفتم : زنجیر و طناب مرا نیز نشان بده . شیطان گفت : افرادی مثل تو نیلزی به طناب ندارند و با یک اشاره می آیند . از خواب بیدار شدم و نزد شیخ انصاری (ره) رفتم و داستان خواب را گفتم . شیخ انصاری (ره) شکر خدا را بجا آورد و گفت دیشب برای درد زایمان همسرم نیاز به پول پیدا کردم ولی پولی نداشتم جز پولی که شخصی آن را به عنوان امانت نزد من گذارده بود ، رفتم کنار طاقچه تا مقداری از آن پول را به عنوان قرض بردارم ولی احتیاط کردم که آیا صاحبش راضی است ؟ این موضوع تا هفت بار تکرار شد پس از آن تصمیم گرفتم که بر ندارم ، خداوند زایمان همسرم را آسان گردانید و دیگر نیازی به پول پیدا نکردم .

رسول اکرم (ص) فرمود : (( اد الامانه الی البر و الفاجر فیما قل وجل حتی الخیط والمخیط)) در لحظه های آخر عمر به علی (ع) فرمود : امانت را به صاحبش برگردان، چه نیکوکار باشد و چه گناهکار ، ارزشمند باشد یا ناچیز ، اگرچه مقداری نخ باشد و یا پارچه یا لباسی دوخته شده .

همه نعمت های مادی و معنوی و سیاسی ، امانت الهی هستند بنابراین نافرمانی و اداء نکردن حقوق و وظایف خود در ارتباط با این امانت ها ، خیانت است ، پس همگان باید در نزد همه در حفظ امانت تلاش و کوشش کنیم و خیانت در امانت را زشت و عملی ناپسند بدانیم .

امانت داری در سیره ائمه معصومین (ع):

1)     رسول اکرم (ص) در حفظ امانت به قدری جدی و کوشا بود که (محمد امین ) لقب گرفت

2)     امانت داری امام علی (ع) در همه امور به ویژه حفظ بیت المال و ... امام صادق (ع) فرمود : حضرت علی (ع) در پیشگاه رسول خدا (ص) به آن مقام بسیار ارجمند نرسید مگر به خاطر دو خصلت : راست گویی و امانت داری .

3)     بن سنان می گوید امام صادق (ع) را در مسجد النبی دیدم که پس از نماز رو به قبله نشسته بود ، پرسیدم : بعضی از سلاطین در نزد ما امانتی می گذارند خمس مال خود را نیز به شما نمی پردازند آیا امانت آنها را به آنها برگردانیم ؟ حضرت فرمود : (( و رب هذه القبله )) سوگند به خداوند این قبله ، اگر ابن ملجم قاتل جدم علی (ع) که من برای انتقام او جستجو می کنم و او خود را مخفی می کند ، امانتی به من بسپرد آن را حتما به او خواهم داد .ائمه معصومین نسبت به امانت و ادای امانت اهتمام بیشتری داشته اند و در سفارشات خود به پیروان خودشان هم فراوان تذکر و راهنمایی نموده اند.

حکایت رسول اکرم (ص) و چوپان یهودی:

در اثنای جنگ ، چوپانی از یهود به اردوگاه مسلمانان ملحق می شود و گله گوسفندی را با خود به همراه می آورد ولی از آن جا که اینکار ، خیانت به صاحبان گوسفندان یهودی شمرده می شد رسول اکرم (ص) چوپان را واداشت تا گوسفندان را به صاحبش برگرداند و به وی متذکر شد که گوسفندان نزد وی امانت بوده است و در اسلام خیانت به امانت است .

تعداد بازدید از این مطلب: 90
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حق الناس

حق الناس:

تعریف حق الناس : حق الناس یعنی کسی مال مردم را ضایع کند و حق دیگران را پایمال کند . خوردن مال دیگران چه مال ملت باشد و چه مال دولت و بیت المال و چه مال همسر باشد و یا مال شریک ، استاد و یا شاگرد ، کشاورز یا معلم و ... هیچ فرقی ندارد . تمام ابواب فقه روی مساله مال مردم و حق الناس تاکید فراوان دارد مثلا : حق الناس در عبادات ، حق الناس در حج ، حق الناس در احیای اموات ، حق الناس در خمس و زکات ، حق الناس در جهاد ، حق الناس در معاملات ، حق الناس در مسجد ، حق الناس در ارث ، حق الناس در شرکت ، حق الناس در وصیت ، حق الناس در اجاره ، حق الناس در وقف ، حق الناس در صلح ، حق الناس در دیه ، حق الناس در افراد مختلف ، حق الناس در مهریه ، حق الناس در حق همسایه ، حق الناس در حق پدر و مادر و حق الناس در حق فرزندان ، حق الناس در بین کارگر و کارفرما و ... ، حق الناس بسیار گسترده است .

حق الناس از نگاه قرآن:

در قرآن : (( ادعوا ربکم تضرعا و خفیه انه لایحب المعتدین )) .  پروردگار خود را از روی تضرع و در پنهانی بخوانید ، او متجاوزان را دوست نمی دارد .

ونیز : (( وءات ذالقربی حقه والمسکین و ابن السبیل و لا تبذر تبذیرا )) . و حق نزدیکان را بپرداز و همچنین حق مستمند و وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن و نیز در جای دیگر قرآن :            (( والسماء رفعها و وضع المیزان الاتطغوا فی المیزان و اقیمو الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان )) . وآسمان را برافراشت و میزان و قانون در آن گذاشت تا در میزان طغیان نکنید و از مسیر عدالت منحرف نشوید و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید . و همچنین : (( ومن یفعل ذالک عدو انا و ظلما فسوف نصلیه نارا و کان ذلک علی الله یسیرا )) . و هرکس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد بزودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت و این کار برای خدا آسان است .

حق الناس از نگاه روایات:

   1 ) امام صادق (ع) : (اول قطره من دم الشهید کفاره لذنوبه الا الدین فان کفارته قضائه) . حضرت فرمود : اولین قطره خون شهید ، کفاره گناهان اوست ، مگر بدهکاری که کفاره آن ادای آن است .

2)  امام محمد باقر (ع) فرمود : کشته شدن در راه خداوند ، کفاره هر گناهی است جز بدهی مال ، زیرا دین کفاره ندارد ، باید مدیون ، خود آن را اداء کند یا از مالش اداء شود یا آنکه صاحب حق از حق خود بگذرد و مدیون را ببخشد . 

 3) پیرمردی از نخع می گوید : به امام باقر (ع) عرض کردم من از زمان حجاج تا به امروز در بلاد اسلامی والی بوده ام آیا اگر توبه کنم ، توبه من پذیرفته است ؟ حضرت (ع) سکوت کردند و به من پاسخی ندادند. دوباره سوال را تکرار کردم ، حضرت در جواب فرمود : توبه به تنهایی موجب نجات تو نمی شود مگر آنکه حساب مردم را تسویه کنی و حق هر صاحب حقی را اداء نمایی .   

4) امام محمد باقر (ع) : ظلم کردن سه گونه است : ظلمی که خدا آن را می آمرزد ، ظلمی که خدا آن را نمی آمرزد و ظلمی که خدا آنرا وا نمی گذارد . ظلمی که خدا آن را نمی آمرزد ، شرک است ، ظلمی که خدا آن را می آمرزد  ظلم شخص به خویش است در میان خود و خدایش و ظلمی که خدا آن را وا نمی گذارد ، بدهکاری میان بندگان است .

حق الناس از نگاه بزرگان:

حکایت اول : هنگامی که رسول خدا (ص) از مکه به مدینه هجرت کرد به علی (ع) فرمود : یاعلی ما به سوی مدینه هجرت می کنیم ، تو به مکه برگرد و در روز روشن به صدای رسا اعلام کن که محمد از شهر خارج شد ، هرکس امانتی در نزد او دارد یا از وی طلبکار است بیاید و امانت و طلب خود را بگیر د.

حکایت دوم : روزی در نجف اشرف حضرت امام خمینی (ره) می خواست برای نماز جماعت وارد اطاق بیرونی شود ، جلوی اطاقش انباشته از کفش نمازگزاران بود به طوری که جای پا گذاشتن نبود ، امام ره وقتی به کفش کن رسید و آن وضع را دید توقف کرد و از پاگذاشتن بر روی کفش مردم خود داری ورزیده تا اینکه کفش را از سر راه برداشتن و راه را باز کردند ، آنگاه امام ره وارد اطاق شد .

حکایت سوم : موسی بن عمیر از پدرش نقل میکند که امام حسین (ع) به من امر فرمود : در میان لشکریان اعلام نماییم کسی که بدهکار است همراه و همرزم امام حسین (ع) نباشد ، زیرا کسی که بمیرد در حالی که تصمیم نداشته باشد بدهی اش را بپردازد ، داخل آتش جهنم می شود .

دین اسلام همواره برای حقوق افراد اهمیتی خاصی قائل است و هسچ کس حق ندارد ذره ای از اموال و حقوق مادی و معنوی دیگران را از بین ببرد و این حقوق 3 گانه است :

1)     خدا بر بنده اش (( حق الله))   

2)     بنده بر نفس و وجود خود (( حق النفس ))

3)     دیگران بر بنده اش (( حق الناس ))

ممکن است دو مورد اول مورد عنایت و چشم پوشی خداوند قرار بگیرد اما حق بنده بر بنده دیگر هرگز

مورد عفو قرار نخواهد گرفت مگر اینکه رضایت بنده اش به دست آید .

مصداق های مثالی حق الناس:

خوردن مال دیگران و نیز از بین بردن اموال دیگران ، خوردن حق شریک در معامله ، خوردن حق کارگر و دست مزد وی را کمتر پرداخت کردن ، گرفتن وقت مردم بیهوده و بی اثر و غیر مفید ، دیر به محل کار رفتن و زودتر از محل کار خارج شدن ، کم فروشی در خرید و فروش ، ازبین بردن حق همسر و فرزندان ، ریختن آبرو و حیثیت مردم ، ارث بجای مانده برای فرزندان و صاحبان ارث ، حق الناس وجود دارد . در وقف نیز اگر کسی طبق خواسته واقف هزینه نکند اینجا حق الناس است . اجاره کردن منزل برای سکونت اما اگر مستاجر آنجا را برای کسب و شغلش و تغییر کاربری دهد حق الناس است . استفاده شخصی از تلفن اداره حق الناس است . کسی که می داند مسئولیت پذیرفته شده لیاقت و شایسته وی نیست و فقط عنوان مسئولیت را یدک میکشد این حق الناس است .

باید مواظب باشیم در مکان های عمومی مانند : اتوبوس ، قطار ، خیابان ها ، پارک ها ، دانشگاه ها ، کتابخانه ، حق الناس وجود دارد . امام سجاد (ع) می فرماید :(( و من ایدی الحصماء غدا من یخلصنی)) خدایا در روز قیامت اینهایی که من حق الناس شان را برداشتم چه کسی من را از دست مردم نجات بدهد؟ یکی از عمده ترین اهداف بعثت پیامبران ، عدالت اجتماعی و حقوق الناس است .

حدود و موارد حق الناس :

بر اساس آیات و روایات اسلامی و دینی ، مردم و مومنان دارای سه نوع حق و احترام می باشند :

1)     احترام به مال مردم : از دیدگاه اسلام مال و دارایی مومن مورد احترام دیگران است و مصونیت دارد و اتلاف آن مجاز نیست . اگر کسی از راه ربا ، رشوه ، فریبکاری ، سرقت ، مالی را از کسی خورده باشد باید به تحصیل و رضایت صاحب مال و باز پس دادن آن مال اقدام کند .

2)     احترام به جان مردم : از دیدگاه اسلام جان مردم احترام خاصی دارد و هیچ کس نمی تواند لطمه ای به جان مردم بزند و کسانی که با غذای ناسالم و نیز فروش مواد مخدر و ... به سلامت مردم ضرر می رساند ، این کار نوعی حق الناس است .

3)     حفظ آبروی دیگران و احترام به آن : از نگاه اسلام آبروی مومنین اهمیت خاصی دارد و از موارد حق الناس است ، بنابراین نمی توان با تهمت ، غیبت ، افشاگری علیه مومنین به حیثیت و آبروی آنها لطمه ای وارد کرد . امام صادق (ع) فرمود : (( من کسر مومنا فعلیه جبره )) هرکسی آبروی مومن را بشکند ، بر او واجب است که آن را جبران کند .

آثار و تبعات رعایت نکردن حق الناس:

1)     مانع استجاب دعا : امام صادق (ع) فرمود : هرگاه یکی از شما می خواهد دعایش مستجاب شود کسب خود را پاک کند و حق مردم را به آنان بازگرداند چون دعای بنده ای که در شکمش مال حرام باشد و یا در نزد او حقی از حقوق مردم ضایع شده باشد نزد خدا به اجابت نمی رسد .

2)     حق حضور در خانه خدا را ندارند : افرادی که به دیگران ظلم می کنند نمی توانند به مسجد وارد شوند و اگر وارد شوند مورد لعن خدا قرار می گیرند . وجود مبارک رسول اکرم (ص) فرمود : خداوند به من وحی فرستاد به قوم خود بگویم به خانه ای از خانه های من ( مسجد ) وارد نشوند در حالی که به کسی ظلمی کرده باشند آنها را لعنت می کنم در حالی که در برابر من به نماز ایستاده باشند و ...

3)     سختی در قیامت : در حدیث قدسی است خداوند می فرماید : قسم به عزت و جلالم سام هیچ ظالمی از من بدون حساب نخواهد گذشت . خداوند حق افراد را می گیرد و به صاحبش می دهد تا جایی که هیچ کسی طلبکار نباشد ، آنگاه همه مردم آماده حساب در روز قیامت می شوند .

4)     عامل بدبختی می شود : هیچ چیز مانند ظلم ، به سرعت نعمت ها را سلب و عذاب و هلاکت را نزدیک نمی کند چون خداوند دعای مظلومان را به اجابت می رساند و در کمین ستمگران است . علی (ع) فرمود : کسی که ظلم می کند شیشه عمر خود را می شکند و کسی که بر اسب ظلم سوار شود زمین گیر و بدبخت می شود و ظلم عمر را کوتاه می کند و نعمت ها را به باد می دهد .

دقت در حقوق دیگران:

نقل شد که احمد بن ابی الحواری گفت : آرزو کردم که ابوسلیمان دارانی که زاهد و استاد و از قراء بود او را در خواب ببینم . بعد از یک سال او را در خواب دیدم و از او سوال کردم خداوند با تو چه کرد ؟ ابوسلیمان دارانی گفت : روزی از باب صغیر آمدم از درمنه و آن گیاهی است پس من یک چوب از آن گرفتم نمی دانم که با آن خلال کردم یا آنکه در دندان کردم و دور افکندم ، الان یک سال است که من مبتلا به حساب آن هستم .

نمونه هایی از حق الناس از سخنان امام سجاد (ع):

1)     حق استاد و معلم : این است که به او احترام بگذاری ، عقل و فهم خود را به سوی استاد و معلم خودت بپردازی .

 

2)     حق همسر : این است که خداوند هر دو را باعث آرامش همدیگر خلق کرده است در حق همدیگر احترام بکنند و حق همدیگر را ذائل نکنند .

3)     حق مادرت : این است که بدانی مادرت بود که تو را در درون خود گذاشته است و از میوه دلت تو را چشانده است و تو را با تمام وجود خودش محافظت و نگهداری کرده است .

4)     حق پدرت : این است که بدانی او ریشه تو است و تو شاخه او هستی ، هر زمانی در وجودت چیزی حس کردی که داری و متعلق به تو است بدان که از پدرت به تو رسیده است .

5)     حق فرزندان : پدر و مادر بداند که او از نسل خودت است و غیر از شما کسی را ندارد پس فرزند را در طاعت خدا یاری کن .

6)     حق همسایه : در همه حال یار و یاور همسایه باشید و در زندگی خصوصی وی تجسس نکنید .

 

چنان با تو رفتار دارد خدا                      که در حق مردم بیاری بجا

تعداد بازدید از این مطلب: 68
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کارگشایی

 کارگشایی

تعریف : خدمت به بندگان خداوند و پیگیری رفع حاجات آنها آثار وضعی فراوانی دارد . دستگیری از نیازمندان یک الگوی ارزشمند در اسلام است و منظور از کارگشایی یعنی دستگیری از نیازمندان و افرادی که به کمک دیگران نیازمند هستند . این اقدام روح تعاون و کمک رسانی در جامعه را گسترش می دهد و از طرفی با مراجعه به آیات قرآن و روابات ، کارگشایی جزو تکلیف شرعی و اجتماعی مردم است که باعث ایجاد توازن در جامعه و آرامش روحی و روانی می شود و نبود این کار باعث ایجاد خلاء در تامین اقتصادی مردم می شود . اخوت دینی و اسلامی اقتضاء می کند که اگر در جامعه ای حاجت مند و محروم به به سختی زندگی می کنند افراد غنی توجه ویژه به آنها داشته باشند .

در احادیث مصادیق کمک رسانی و کارگشایی به زندگی دیگران وارد شده است ، همچون : مال ، خوراک ، پوشاک ، وسایل زندگی ، اثاث منزل ، وسایل حمل و نقل ، درمان ، تعلیم و تربیت ، استراحت ، سفر و زیارت و ... و توانگران مومن را به تفکر و حرکت در جهت رفع اینگونه نیاز آنها دعوت نموده است . لحن احادیث در مورد موضوعات فوق علاوه بر فزونی شماره آنها ، لحنی بسیار قاطع و تاکید آمیز است .

ابعاد کارگشایی:

1)     تاکید و ترغیب در جهت رفع نیاز و کارگشایی حاجت مندان

2)     تشویق و تهدید در جهت سوق دادن جامعه به اصل انفاق

3)     ترغیب در جهت تقویت قرض الحسنه

4)     تاکید در جهت پر رنگ کردن سنت نیکی و کمک به دیگران

آیات و روایات درباره کارگشایی

در قرآن : (( من یشفع شفعه حسنه یکن له نصیب منها و من یشفع شفعه سیئه یکن له کفل منها و کان الله علی کل شی مقیتا )) کسی که شفاعت (تشویق و کمک ) به کار نیکی کند ، نصیبی از آن برای او خواهد بود و کسی که شفاعت (تشویق و کمک) به کار بدی کند ، سهمی از آن خواهد داشت و خداوند حسابرس و نگهدار هر چیز است .

ونیز در قرآن : (( فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون الذین هم یراون و یمنون الماعون )) پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل انگاری می کنند ، همان کسانی که ریا می کنند و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع می کنند .

در داستان حضرت یوسف (ع) که در زندان گرفتار شده بود و در عین حال بر زندانیان همچون پدری مهربان

جهت رفع مشکلات آنها تلاش و کوشش می کرد و نیز گره گشایی از کار آنها می کرد تا اینکه خداوند مقدمات عزت و شوکت و مقام او را فراهم کرد . خداوند این موضوع را در سوره یوسف (ع) ، در آیات 36 تا 57 متذکر می شود که نشان از اهمیت موضوع دست گیری از کار دیگران است .

رسول اکرم (ص) فرمود : (( من قضی لاحیه المومن حاجه قضی الله لا حوائج کثیره)) هرکسی یک حاجت مومنی را برآورده کند خداوند حاجت های بسیاری را برای او برآورده می کند .

ونیز حضرت علی (ع) فرمود : (( من کان فی حاجه اخیه کان الله فی حاجه)) هرکسی در پی برآوردن نیاز برادرش برآید خدا حاجت او را برآورده می نماید .

آثار دنیوی کارگشایی از دیگران:

1)     کارگشایی خدا در دنیا : اگر شخصی در صدد رفع نیازمندان تلاش کند ، خداوند حاجت این نوع افراد گره گشای را در زندگی و مشکلات زندگی او را برطرف می کند . امام صادق (ع) فرمود : (( ان الله عز و جل فی تمون المومن ما کان المومن فی عون اخیه المومن )) تا زمانی که مومن در کار کمک رسانی به برادرش باشد ، خداوند در راه کمک رسانی به اوست .

داستان حضرت موسی (ع) که تحت تعقیب فرعونیان ، از شهر مصر به مدینه وارد شده بود ، در عین اینکه جانش در خطر بود و در حال فرار بود ، با دیدن دختران شعیب که بخاطر کهولت سن پدر ، مجبور بودند خودشان گوسفندان را به چرا برده و سیراب کنند در کمک و حمایت آنان کوتاهی نکرد ، نتیجه گره گشایی از آنها ، این شد که خداوند برای موسی (ع) کارگشایی نمود و نه تنها کار پیدا کرد و در استخدام حضرت شعیب درآمد بلکه شعیب نبی یکی از دخترانش را به ازدواج او در آورد .

2)     نشانه های خلوص ایمان : هرچیزی خالص آن به درد می خورد مثلا اگر بنزین آغشته به آب باشد باعث معیوب شدن موتور ماشین می شود و اگر به جای یکبار صد بار هم استارت زده شود فایده ای ندارد . مسلمانیت هم اینگونه است که نباید فقط اسم اسلام را یدک کشید . در آیات و روایات نشانه هایی در خصوص درجه خلوص ایمان ذکر شده است ، ازجمله آن گره گشایی در کارهاست . امام صادق (ع) فرمود : (( من خالص الایمان البر بالاخوان والسعی فی حوائجهم  نیکویی کردن به برادران و کوشش در برآوردن نیازمندیهای آنها از ایمان اخلاص است .

3)    محبوبیت نزد خداوند :  یکی ازآرزوهای هر انسانی محبوب بودن در جامعه است و برخی از افراد برای رسیدن به محبوبیت به سراغ کارهای کاذب و موقت می روند در نهایت محبوبیت آنها در جامعه دائمی نخواهد بود بلکه بلکه باعث انزجار نزد همگان می شود ، در آموزه های دینی محبوبیت فقط در دنیا خلاصه نمی شود بلکه اخروی و ابدی آن در عالم آخرت است . امام سجاد (ع) در دعای امین الله یکی از

خواسته های خود را اینگونه می فرماید : (( محبوبه فی ارضک و سمائک ... )) البته شرط این محبوبیت و رضایت نزد خداوند رسیدگی و گره گشایی مشکلات دیگران است . امام صادق (ع) می فرماید : (( قال الله عز و جل : الخلق عیابی فاحبهم الی الطفهم بهم و اشعاهم فی قوائجهم )) خداوند فرمود : موجودات عالم روزی خور من هستند و محبوب ترین آنها نزد من کسانی اند که مهربان هستند و در برآوردن حاجت ها کوشاتر می باشند .

4)    پیک رحمت الهی : اسماعیل بن عمار صفار می گوید به امام صادق (ع) عرض کردم : فدایت شوم آیا مومن برای مومن رحمت است ؟ فرمود : آری . گفتم چگونه چنین است ؟ حضرت فرمود : هرمومنی که برای رفع نیازش نزد مومن دیگری برود همین خود رحمت است که خدا به سوی او روانه کرده و سبب رسیدن آن رحمت را پذیرفته است

5)      باعث شادمانی رسول خدا (ص) : در منابع دین اسلام خوشحال کردن دل مومن و نسبت به همدیگر فراوان وارد شده است . رسول خدا (ص) فرمود : (( من سر مومنا فقد سرنی و من فقد سر الله )) هرکسی مومنی را خوشحال سازد براستی که مرا خوشحال ساخته است ، هرکه مرا خوشحال سازد همانا خدا را شاد کرده است .

آثار اخروی کارگشایی از دیگران

1)      کارگشایی ، برترین اعمال : در روایات متعدد ، ثواب ثواب برآوردن حاجت برادر دینی فراوان بیان شده است از جمله از حضرت علی (ع) روایت شده و فرمود : (( قضاء حقوق المومن اشرف اعمال المتقین ، یستجلب موده الملائکه المقربین و شوق الحور العین )) برآوردن حقوق مومنین اشرف اعمال اهل تقوا و جلب کننده نظر فرشتگان مقرب خدا و شوق حوریان زیبا چشم است . ابراهیم بن تیمی می گوید : من در حال طواف خانه خدا بودم که امام صادق (ع) به من تکیه داد و فرمود : ای ابراهیم آیا می خواهی اجر طواف خودت را بدانی ؟ عرض کردم فدایت بشوم بله . فرمود : هرکس با معرفت به خانه خدا بیاید و هفت بار طواف کند و دو رکعت نماز در مقام ابراهیم بگذارد ، خدای بزرگ ده هزار حسنه به او می دهد و ده هزار درجه مقام او را بالا می برد سپس فرمود : آیا بهتر از آن را به تو خبر دهم ؟ عرض کردم فدایت شوم بله . آنگاه امام صادق (ع) فرمود : هرکس حاجت برادر مومنش را ادا کند همانند کسی است که طواف خانه خدا را نموده است و تا ده بار برایش حساب نمایند یعنی ثواب ده حج مقبول .

2)     اندوه زدایی در قیامت : یکی از هولناکترین مواقف انسان ، هنگام مرگ است . هشدارهای آیات و روایات به انسان برای این است که انسان مراقب باشد و کارهایی که کمک فراوانی در راه نجات و سعادت او در این مسیر کمک می کند را یادآوری می کند . با بررسی روایات بهترین راه و کار آمدترین مسیر ایجاد امنیت

برخورد مناسب با دیگران و تلاش جهت رفع مشکلات مومنین است . امام صادق (ع) فرمود : هرکه مومنی را از گرفتاریها نجات دهد خداوند او را از گرفتاریهای آخرت نجات می دهد و در حالی که از قبر خارجش می کنند که دلش آرام و مسرور است .

3)    فرمان روایی در بهشت :  مومن کارگشا نه تنها به بهشت الهی راه پیدا می کند بلکه از باالاترین درجه بهشت

نیزبرخوردار خواهد بود .((ابی جعفر (ع) : اوحی الله عز و جل الی موسی (ع) : ان من عبادی من یتقرب الی بالحسنه ، فا حکمه فی الجنت ، فقال موسی (ع) : یا رب و ما تلک الحسنه ؟ قال یمشی مع اخیه المومن فی قضاء حاجته قضیب اولم تغضض )) خداوند بزرگ به موسی(ع) چنین وحی فرمود : برخی از بندگان من با انجام حسنه به من تقرب پیدا می کنند و من در بهشت به آنان فرمان روایی می دهم . موسی (ع) گفت : پروردگار من ، این حسنه چیست ؟ خدا فرمود : با برادر دینی خود برای برآوردن نیاز او به راه می افتند خواه این نیاز برآورده شود و خواه نشود .

آثار ترک کارگشایی:

1)      خائن نامیده شدن :  هرکسی برای رفع حاجات مومن قدمی برندارد و دلسوز وی نباشد به خدا و رسول خدا و مومنین خیانت کرده است . ابو بصیر می گوید : به امام صادق (ع) عرض کردم مقصود از مومنان چه کسانی هستند ؟ فرمودند : از زمان امیرالمومنین تا آخرین ایشان .

2)     مزدور دشمن اسلام : در روایت از معصوم (ع) : اگر مومنی نزد برادر مومنی برود و از او حاجتی طلب کند ولی آن با وجود توانایی در رفع مشکلش به او کمک نکند ، خداوند او را مبتلا به برآوردن حوائج دشمنان ما می کند تا با این عمل او را عذاب نماید .

3)    عذاب اخروی : امام صادق (ع) فرمود : کسی که برادرش برای رفع نیاز نزد وی بیاید که او می تواند ان نیاز را برآورده کند ولی این کار را نکند ، خداوند مار را بر او مسلط می کند که در قبر تا قیامت پای او را بگزد خواه آن میت در قیامت آمرزیده باشد یا معذب باشد . رابطه اعتیاد و فقرا با رویکرد کارگشایی است و راه حل بسیار ی از مشکلات روحی و اجتماعی در کارگشایی جامعه است .

توجه مرجع تقلید به رفع مشکل:

آیت الله سید محمد باقر شهیدی می گفت : کرایه منزلم به تاخیر افتاده بود ، جریان را به سید ابولحسن اصفهانی که مرجع تقلید شیعیان بود گفتم فردای آن روز فرزند سید بر اثر حادثه ای از دنیا رفت ، مایوس شدم و با خود گفتم گرفتاری مانع می شود که سید به فکر من باشد ، اما در روز تشییع جنازه پسرش دیدم سید به طرف من آمد و وجهی جهت پرداخت کرایه در اختیارم گذاشت .

تعداد بازدید از این مطلب: 90
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خدمت به مردم

خدمت به مردم:

تعریف : یکی از مهمترین آموزه های قرآن و اهل بیت (ع) خدمت به مردم و نیازمندان جامعه است و از دیدگاه مکتب اهل بیت (ع) خدمت گزاری به مردم حد و مرز ندارد و در تمام صحنه های زندگی نقش موثر دارد . رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع از نکات مهم و قابل توجه در منابع فقهی است . (( قضاء حاجه المومن )) ، (( خدمه المومن )) ، (( الاهتمام بامور المسلمین ))،(( الطاف المومن و اکرامه ))  خدمت به مومن اجر و ثواب اخروی فراوان دارد حضرت امام حسین (ع) می فرماید : من نفس کربه مومن خرج الله عنه کرب الدنیا و الاخره . هرکس اندوهی را از دل یکی از اهل ایمان بزداید ، خداوند متعال غصه های دنیا و آخرت او را از میان بردارد .

در جای دیگری حضرت امام حسین (ع) فرمود : بدانید نیازمندیهای مردم که به شما مراجعه می کنند از نعمت های الهی است ، پس نعمت ها را افسرده نکنید . این وظیفه خدمت رسانی ، به دیگران محول خواهد شد . بندگان خدا عائله خداوند هستند پس محبوبترین مردم کسانی اند که به بندگان و عائله خداوند خدمت کنند . خدمت به مردم ابعاد گوناگون دارد ، گاهی خدمت مشورت است ، گاهی خدمت مادی و مالی است ،گاهی خدمت اعتقادی و کمک به مبانی دینی افراد است . خدمت به مردم و رفع نیازهای آنها یک فرصت خوب و نعمت برای افراد غنی است تا به پاداش بهتری برسند و افراد غنی مورد امتحان الهی قرار می گیرند . واژه خدمت مفهوم گسترده ای دارد و در همه امور اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی را شامل می شود و به گذشت ، فداکاری و ایثار و تحمل رنج در همه امور خدمت صدق می کند و خدمت به مردم چون برای قرب الهی است عبادت محسوب می شود .

حد و مرز خدمت به مردم:

از نظر اسلام خدمت به همه مردم نوعی عمل پسندیده و شایسته است . در روایتی علی (ع) فرمود : ( ابذل معروفک للناس کافه ... ) کارهای خوب خود را برای همه مردم بکار گیر . و رسول اکرم (ص) فرمود : ( راس العقل بعد الدین التودد الی الناس و اصطناع المعروف الی کل بر و فاجر ) بعد از دین (ایمان به خداوند)  ، بشر دوستی و نیکی به مردم اعم از رستگار و گناهکار ، سرآمد تمام کارهای عاقلانه است .

بر اساس این گونه روایات ، خدمت کردن محدودیتی ندارد البته در برخی روایات ، خدمت کردن با قید (مومن یا مسلم ) ذکر شده است . رسول خدا (ص) فرمود : (انما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خدا ما فی الجنه ) . هرمسلمانی که به جماعتی از مسلمانان خدمت کند ، خدا به شماره آنها در بهشت برایش خدمتگزار می گمارد .  از مجموع دو دسته روایات چنین برمی آید که خدمت ، ارزش ذاتی دارد و خدمتگزاری به همه مردم اعم از مسلمانان و کافر کاری پسندیده است ، لیکن به مومنین اهمیت بیشتری دارد .

خدمتگزاری در نظام و حکومت اسلامی:

در نظام اسلامی مسئولیتهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی امانت سنگین است و این امانت بر دوش همه آنهاست . علی (ع) فرمود : ( ان عملک لیس لک بطعه و لکنه فی عنقک امانه ) . عمل و حکمرانی طعمه و شکار تو نیست ، بلکه امانت و سپرده ای در گردن توست .

همه کسانی که در این نظام اسلامی مسئولیت دارند باید خود را مدیون مردم بدانند و بلکه آنها را ولی نعمت خود بدانند ، امام حسین (ع) فرمود : ( ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم ). همانا نیازمندیهای مردم به شما از نعمت های خدا بر شماست ، بنابراین از این نعمت ها خسته نشوید .    امروز در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی ما به برکت انقلاب اسلامی ، همه شغل و مسئولیت ها بنام اسلام و انقلاب اسلامی است و مردم اعمال و رفتار مدیران  را زیر ذره بین دارند و انتظار آنها از مدیران بسیار زیاد است و همه مدیران نظام باید از رفتار خلاف واقع موازین دینی و اسلامی پرهیز کنند .

آفات خدمت گذاری:

1)     ریا : ریا یکی از آفات عبادت است و خدمتی که بر اساس و نیت ریا به مردم باشد عبادت نیست . علی (ع) فرمود : ( کل حسنه لا یراد بها وجه الله تعالی فعلیها قبح الریاء و ثمرتها قبح الجزاء ). هر نیکی و خدمتی که بدان خوشنودی خدا اراده نشود ، زشتی ریا بر چهره آن مانده و نتیجه اش پاداشی زشت است .

2)     منت و آزار : یکی از نشانه های خدمت عبادی این است که خدمت گذار کارهای خوب خود را به رخ خدمت شوندگان نکشد و به آنها منت نگذارد و نیز آزار و اذیت شان نکند و اگر اینگونه باشد کار خوب خدمت خود را محو و پایمال کرده است . حضرت علی (ع) در خطاب خود به مالک اشتر فرمود : ( ایاک و المن علی رعیتک باحسانک ..... فان المن یبطل الاحسان ). مبادا با نیکی خود بر رعیت منت بگذاری . . . . که منت نهادن نیکی را باطل می کند .

جلوه های خدمت گذاری:

1)     سودمندی و نفع رسانی : در بسیاری از روایات ، خدمت به خلق و سود رسانی به آنها عامل ارزشمندی برای انسان لحاظ شده است . رسول اکرم (ص) در پاسخ به این سوال که محبوبترین افراد پیش خداوند چه کسانی هستند ؟ حضرت فرمود : ( انفع الناس للناس ) کسانی که بیشترین نفع و سود را به مردم برسانند .

2)     برآوردن نیازها : گره گشایی ، حل مشکل دیگران و برطرف نمودن نیازهای مادی و معنوی مردم ، همانگونه که چراغی فرا روی مردم روشن شود ، نابینایی را دست گیری کردن ، یتیمی را سرپرستی و نوازش کردن و گمراهی را هدایت کردن ، جاهلی را ارشاد کردن و منحرفی را به راه آوردن از مصادیق برآوردن نیازهای مردم و خدمت به مردم است .

3)     یاری به مردم : از جلوه های خدمت ، یاری به مردم در همه ابعاد زندگی و اجتماعی است . این کار در فرهنگ اسلامی تعبیر به ( ( مساوات )) شده است و مساوات یعنی یاری رساندن به مردم یا مال و جان مردم . رسول خدا (ص) فرمود : ( مراساۀ الاخ فی الله سیدالاعمال ) . کمک رسانی به برادران دینی از بهترین و سرآمدترین کارهاست .

عوامل موثر در ایجاد روحیه خدمت گذاری:

1)     انگیزه الهی  2)  کمک به حکومت اسلامی ودینی در پرتو خدمت به مردم  3) ایجاد جواعتماد و امنیت    4 ) ترویج روحیه ایثار و گذشت  5 ) حس نوع دوستی

آداب خدمت رسانی:

1)    اخلاص : میزان ارزشمندی و عمل انسان بستگی به نیت او دارد ، هرچه عمل انسان خالص تر باشد عمل ارزش بیشتری پیدا می کند . هرکاری که با رنگ الهی باشد برکت و ارزش آن بیشتر می شود . حضرت علی (ع) فرمود : ( بالاخلاص یرفع الاعمال ) کارهای نیک با اخلاص ارزش بالایی پیدا می کند .

2)    توکل : سامان یافتن کارها و نتیجه دادن آنها گذشته از اخلاص ، به توکل انسان به خداوند بستگی دارد و معنای توکل این است که انسان یقین داشته باشد که سود و زیان و بخشش و کیفر به دست مردم نیست بلکه همه این ها به دست خداوند است و فقط امیدش به خداوند باشد و بس .

3)    عبودیت و بندگی : ادب دیگر خدمت رسانی ، خدمت به خلق خداوند است و این صفت باعث می شود که بنده خدای خود را فراموش نکند و در محضر خداوند در خدمت مردم باشد .

4)    محبت به مردم : مردم عائله خداوند هستند و کسی که می خواهد از طریق سود رسانی به عایله خداوند به آرامش برسد باید دلش را از هرگونه کینه و دشمنی با مردم تهی کند و محبت به مردم را سرلوحه کار و خدمت قرار دهد .

5)    انصاف با مردم : از آداب خدمت به مردم ، رعایت حقوق وانصاف در حق آنهاست ، چون خداوند دعای ظلم دیدگان را می بیند و می شنود و در کمین ستمگران است .

6)    تواضع و گشاده رویی : رفتارخودپسندی ، تکبر ، ترش رویی و کج خلقی نفرت انگیز است و مردم این نوع رفتار را نمی پسندند اما اگر از روی فروتنی ، اخلاق کریمانه و نرم خویی باشد به زندگی خود امیدوار می شوند .

7)    تحمل نیش و نوش ها : در خدمت رسانی ، گذشته از تحمل سختی کار و استقامت ، تحمل نیش ها ، زخم زبانها و نسبت های ناروا و فرو خوردن خشم در حین خدمت به دیگران ضروری است .

8)    مشکل گشایی : برطرف کردن غم و اندوه دیگران و برآوردن نیازهای آنها بهترین شیوه خدمت است . خدمت به دیگران ، خود رفع و برطرف کردن یک مشکل از دیگران است و نباید با بی هدفی و بی انگیزه ای مشکلی بر مشکل دیگران اضافه شود .

آثار تربیتی خدمت به دیگران :          1) آثار فردی           2) آثار اجتماعی

آثار فردی خدمت به دیگران :

1)     پرورش روحی و تکامل معنوی

2)     نشاط معنوی

3)     جلوگیری از لغزش های ذلت بار

4)     حمایت الهی بدرقه راه خدمتگزاران

5)     بزرگواری و سروری

آثار اجتماعی خدمت به دیگران :

1)     شکوفایی اخلاق و معنویت جامعه

2)     دمیدن روح امید در جامعه

3)     رشد و سربلندی و عزت مسلمانان

4)     ریشه کنی بسیاری از مفاسد اجتماعی

5)     برانگیختن حس سپاسگزاری

6)     اتحاد و همبستگی جامعه بیشتر می شود

7)     پرورش روحیه ایثار و شهادت طلبی در جامعه

خدمت به مردم راه سیر و سلوک:

درباره مرحوم عارف بالله میرزا جواد آقا ملکی نوشته اند : ابتداء سلوکش ، بعد از دو سال ، خدمت استاد عارف خود حسینقلی همدانی رسید و عرض کرد : من در سیر و سلوک خود به جایی نرسیدم . استاد می فرماید : اسم شما چیست ؟ عرض کرد : من جواد ملکی تبریزی هستم . استاد گفت : شما با فلان ملکی ها نسبتی دارید ؟ عرض می کند : بلی و از آنها انتقاد می کند .استاد می فرماید: هر وقت توانستی کفش آنهایی که قبولشان نداری پیش پایشان جفت کنی من خود به سراغ تو خواهم آمد . میرزا جواد آقا فردا که به درس می رود خود پایین تر از بقیه شاگردان می نشیند و رفته رفته طلبه هایی که از فامیل ملکی در نجف بودند و او آنها را خوب نمی شناخت مورد محبت خود قرار می دهد چون این خبر به طایفه ملکی در تبریز بودند رسید همه اقوام و طایفه ملکی رفع کدورت کردند . میرزا جواد آقا ملکی با این کار و خدمت به طایفه و مردم کم کم ترقی می کند و در حوزه علمیه از اساتید بارز ، مجرب و از عرفا و در مسیر سیر و سلوک ممتاز بود .

نتیجه گیری:

1)     خدمت به مردم کاری اخلاقی و ارزشی است.آیات و روایات به فراوانی در این باره تاکید کرده اند

2)     معیارهای ارزشمند خدمت به مردم ، کاری عقلائی و ارزش ذاتی دارد و موجب برکات فراوان و اجر دنیوی و اخروی دارد و بهترین راه تقرب به خداوند است .

3)     خدمتی ارزشمند است که : توام با اخلاص ، توکل ، بندگی ، محبت به مردم و از روی تواضع باشد .

4)     خدمت به مردم ، آثار تربیتی فردی و اجتماعی فراوانی دارد و باعث نشاط معنوی در همگان میشود

5)     اگر خدمت به مردم کم رنگ گردد ، دشمنان اسلام بر مظلومان مسلط می گردند .

تعداد بازدید از این مطلب: 104
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خمس

خمس

تعریف واژه خمس:

خمس یکی از مسلمات اسلام است و قرآن وجوب آن را به صراحت اعلام کرده است و قرآن پرداخت خمس را با ایمان به خداوند پیوند زده است  . خمس در لغت عبارت است از :

1)     خمس ، یعنی یک پنجم و جمع آن اخماس است .

2)     فئی ، یعنی بازگشت ، به هر مالی که از کفار بدون جنگ به دست می آید .

3)     انفال ، جمع نفل است و به معنای غنیمت و عطیه و هبه است .، هرمالی که مالک خاصی ندارد .

4)     غنیمت ، به دست آوردن چیزی بدون زحمت و نیز دست رسی به منفعت و سود زیاد است .

خمس در تعریف های فقهاء

1)     خمس ، یکی از واجبات مسلم و ضروریات دین مانند نماز و روزه و ... است .

2)     خمس ، برای خاندان پیامبر (ص) حق مالی است ، به احترام آنها و بجای زکات داده می شود .

3)     خمس ، بر اساس آیات قرآن و روایات و اجماع ثابت شده است .

بنابراین خمس عبارت است از ادای یک پنجم از مجموعه اموال و دارایی که زیادی بر مخارج زندگی یک سال باشد . علت اهمیت خمس در چیست ؟ خمس از ضروریات دین مبین اسلام است ، هم آیات و هم روایات دلایل و ضرورت این امر مهم را بیان کرده اند . به دو بخش ادله قرآنی و ادله روایات از معصومین (ع) اشاره می شود :                    ادله قرآن : در قرآن (( واعلموا انما غنمتم من شی ء فان الله خمسه و للرسول ولذی القربی و الیتمی والمسکین وابن السبیل ان کنتم امنتم بالله )) هرگونه غنیمتی به دست آورده اید ، خمس آن برای پیامبر (ص) و نزدیکان و یتیمان مسکینان و واماندگان در راه است ، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل ، روز درگیری دو گروه (( با ایمان و بی ایمان )) در روز جنگ بدر نازل کردیم ....

آیه دوم : (( وآت ذالقربی حقه والمسکین و ابن السبیل  ... )) و حق نزدیکان را بپرداز (( وهمچنین حق )) مستمندان و وامانده در راه .

آیه سوم : (( یسألونک عن الانفال قل الانفال لله و الرسول فاتقوا الله و اصلحوا ذات بینکم و اطیعوا الله و رسوله ان کنتم مومنین )) از تو درباره انفال سوال می کنند ، بگو انفال مخصوص خدا و پیامبر است ، پس از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و خصومت هایی را که در میان شماست آشتی دهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید ، اگر ایمان دارید .

ادله روایات : عمران موسی می گوید : آیه خمس را برای حضرت موسی بن جعفر (ع) خواندم آنحضرت فرمود : هرآنچه از آن خداست به پیامبر (ص) می رسد و هر آنچه از آن پیامبر(ص) گردد به ما اهل بیت خواهد رسید ، خداوند ارزاق مومنین را در پنج قسمت به آنها عطا کرده است . یکی از این پنج قسمت را در راه خدا انفاق کنند و چهار قسمت

 را به حلال بخورند این دستورات سخت است و خداوند ایمان مومنین را از این طریق امتحان می کند .

ابی بصیر می گوید من به امام جعفر صادق (ع) عرض کردم : آسانترین چیزی که انسان را جهنمی می کند چه چیز است ؟ امام صادق (ع) فرمود : من اکل مال الیتیم درهماَ و نحن الیتیم. هرکس مال یتیمی را بخورد و ما یتیم هستیم ودر بیانی دیگر امام محمد باقر(ع) فرمود : همانا خدایی جز الله نیست ، وقتی صدقه بر ما حرام شد خمس را برای ما حلال کرد ، پس صدقه بر ما حرام و خمس برای ما واجب و کرامت برای ما سزاوار است .

ادله اجماع مکتب اهل بیت:

روایتی از منابع شیعه از امام صادق (ع) نقل شده است که در آن اقسام خمس و طریق خمس آن را بیان فرموده است و آن این است که زکریا بن جعفی از امام صادق (ع) نقل می کند : از امام درباره آیه خمس پرسیده شد امام فرمود : خمس خدارا در راه خدا صرف می کند و خمس رسول خدا به خویشاوندان داده می شود و خمس ذی قربی به اقربای رسول خدا داده می شود و مراد از ، (( یتامی )) یتیم های اهل بیت اند . این چهار سهم به اهل بیت داده می شود اما مساکین و ابن سبیل را خودت می شناسی . ما صدقه نمی خوریم و برای ما حلال هم نیست که از صدقه بخوریم ، این به مساکین ابنای سبیل داده می شود .

موارد وجوب خمس:

در مکتب اهل بیت (ع) فقهاء شیعه موارد دارای خمس را اینگونه نام برده اند : 1) غنایم دارالحرب   2) معادن              3) کنوز (( گنج ))   4) غوص     5) باقیمانده مؤنه و مخارج سال     6) زمینی که ذمی از مسلمانی خریده باشد       7) مال حلال مخلوط به حرام   

فلسفه پرداخت خمس:

1)     دین مبین اسلام یک مکتب جامع که تمام نیازهای مادی و معنوی را لحاظ کرده است و این مکتب با تاسیس حکومت اسلامی در عصر رسول خدا (ص) همراه بود و برای اداره این حکومت نیاز به یک پشتوانه مالی غنی و منظم داشت تا این حکومت اسلامی بتواند بینوایان ، بیماران ، بی سرپرستان و معلولان و یتیمان جامعه را دستگیری کند و با آیات نازل شده زکات موارد مصرفی را مشخص کرد و برای بنی هاشم به عنوان ولی جامعه اسلامی خمس را مقرر کرده است .

2)     خداوند برای حفظ کرامت و عزت رسول خدا (ص) محل تامین بودجه نیازمندان و سادات بنی هاشم را از خمس قرار داده است و سهم آنها را قرین سهم خود و رسول خدا (ص) فرمود تا زمینه تحقیر آنان را از بین ببرد ، چون ممکن است برخی از مردم در پرداخت زکات به فقیران ، نوعی برتری برای خود و حقارتی برای گیرنده زکات احساس کنند در حالی که پرداخت خمس عکس زکات است ، برتری برای گیرنده خمس است .

3)     خمس برای تامین بودجه هرکار خیری است و آنچه امام معصوم (ع) یا نماینده خاص و عام آن حضرت مصلحت بداند مصرف می کند . ( فما کان الله فهو لرسوله بضعه حیث یشاء .

 

4)     خمس وسیله ای برای رشد و کمال انسان محسوب می شود . امام رضا (ع) فرمود : پرداخت خمس کلید جلب روزی و وسیله آمرزش گناهان است . (1) : وسائل الشیعه ، ج 6 ، باب 3

5)     تحقق احیای دین خدا و پیاده کردن حکومت اسلامی ، خمس ، ثروت عظیمی برای تامین هزینه های حکومت الهی است .  

سفارش امام رضا (ع)

مردی از تجار فارس نامه ای خدمت امام رضا (ع) نوشت که اجازه دهید ما خمس ندهیم ، خودمان سهم شما را صرف کنیم . امام (ع) در جواب او مرقوم فرمودند : خداوند واسع و کریم است و رزق همه دست اوست . شما خیال نکنید که ما برای رزق خود می خواهیم اگر  طبق دستور عمل کنید پاداش دارید واگر عمل نکید مواخذه الهی می شوید خمس برای این است که به دین ما کمک بشود و دین تقویت شود . ما با سرمایه مالی در مقابل دشمنان می ایستیم ، پس حق مارا از ما باز ندارید ، خودتان را از دعای ما محروم نکنید . ونیز روزی جمعی از مردم و شیعیان از خراسان نزد امام رضا (ع) آمدند و گفتند : آقا خمس را بر ما ببخشید و از ما نگیرید . امام با قاطعیت فرمودند : نه ، این کار را نمی کنم . شما با زبانتان ابراز محبت خالص می کنید اما حقی که خداوند برای ما مقرر کرده شما نمی خواهید بدهید ، بر هیچ یک از شما خمس را حلال و مباح نمی کنم . (2) : عوالی الئالی ، ج 3 ، ص127

آثار ترک خمس:

1)     نمونه ای از خیانت : اکثر قریب به اتفاق فقهای شیعه فتوا داده اند هیچ کس قبل از تخمیس اموال خود ، حق تصرف در آن را ندارد مگر آنکه طبق ضابطه (( دست گردان )) کند .

2)     نمونه ای از غضب : شخصی که بعد از کسر مخارج سال متعلق به امام (ع) ، یک پنجم را تحویل نداده است ، عمل چنین افرادی نوعی غصب محسوب خواهد شد . استحقاق بن عمار از امام محمد باقر (ع) نقل می کند آن حضرت فرمود : انسان هیچ عذری ندارد وقتی که مال خمس نداده را خرید و فروش کند .   (3) : بحار ، ج 96 ، ص193

3)     نمونه ای از خوردن مال یتیم : خوردن مال یتیم از آن جهت قبیح است که یتیم قدرت دفاع ندارد . ابوبصیر        می گوید از امام محمد باقر (ع) سوال کردم : اصلحک الله ما اسیر ما یدخل به العبد النار . خدا کارهایت را اصلاح کند آسان ترین چیزی که بنده را به آتش می افکند چیست ؟ حضرت فرمود : کسی که یک درهم از مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم . (4) : من لایحضره الفقیه ، ج2 ، ص 41  

4)     از موجبات زوال مال : به حکم فطرت ، هرکسی طالب مال و روزی فراوان است و طبق روایات اهتمام لازم در پرداخت خمس داشته است چرا که پرداخت خمس نه تنها باعث کم نشدن ثروت می شود بلکه عاملی برای افزایش رزق و روزی می شود .

5)     نمونه ای از پیمان شکنی : پذیرش دین اسلام یعنی تعهد و پیمان بر انجام امورات دینی و اگر کسی به تعهدات دینی و اسلامی عمل نکند در واقع پیمان شکن است . پرداخت خمس از واجبات است . امام جعفر صادق (ع) در تقسیر آیه (( ویل للمطففین )) (وای بر کم فروشان ) فرمودند : یعنی الناقضین لخمسک یا محمد . یعنی ای محمد کسانی که خمس تو را می شکنند (( یعنی پیمان شکنی می کنند و نمی پردازند ))  (5) : بحار ، ج96 ، ص189

خمس مال را داده اید :

شهید بزرگوار عباس بابائی به احکام شرعی پایبند بود ، خواهر شهید بابائی نقل می کند : وقتی به منزل ما می آمد از ما می پرسید خمس مالتان را داده اید یا نه ؟ و می گفت اگرچه من میدانم به شما خمس تعلق نمی گیرد چرا که یک فرش دارید و در حال استفاده است . برنج و روغن از مصرف سالتان کمتر است ولی با تمام این وجود از یک روحانی آگاه بخواهید تا خمس مالتان را حساب کند ممکن است هیچ چیزهم به شما تعلق نمی گیرد ولی این وظیفه همه ماست . او میگفت چنانچه خمس مالتان را نپردازید مالتان پاک نیست و از نظر شرع هم اشکال دارد و از این گذشته مالتان هم برکت ندارد . (1) : پرواز تا بی نهایت 

مردی که یک شبه حافظ قرآن شد:

مرحوم حاج کاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق حومه اراک چشم به جهان گشود و از نوشتن و خواندن محروم بود اما نسبت به فرائض دینی و نماز شب جدیت داشت . در زمان آیت الله شیخ عبدالکریم حائری طلبه ای به روستای ساروق می آید و در باب پرداخت خمس و زکات صحبت می کند ، کربلایی کاظم تحت تاثیر اهمیت سخنان روحانی اعزامی قرار می گیرد و به ارباب محل خود می گوید : آیا شما زکات گندمی که زمینش را من کشت می کنم پرداخت می کنی ؟ ارباب محل می گوید : تو به من کار نداشته باش خودت هرکاری می خواهی بکن . وی دیگر پیش ارباب کار نکرد و از روستای ساروق می رود . ارباب بعد از مدتی به او می گوید که من زکات را پرداخت می کنم و از او می خواهد که برگردد . وی مجددا بر می گردد و مشغول کار می شود . وی در حال برگشت از زمین به طرف روستا به امام زاده ای که بنام 72 تن معروف است می رود و فاتحه ای می خواند . وقتی بیرون آمد دو سید عرب و نورانی را می بیند با لباس های عربی و عمامه سبز ، آنها به کربلایی کاظم می گویند (( محمد کاظم بیا باهم در امام زاده برای بچه های پیغمبر فاتحه ای بخوانیم . )) داخل امام زاده شدند یکی از آنها به محمد کاظم گفت : کتیبه بالای سقف امام زاده را بخوان . در جواب گفت من سواد خواندن ندارم و مکتب نرفته ام . آن سید نورانی دست روی سینه وی گذاشت و شروع می کند به خواندن شش آیه سوره از اعراف آیه 54 تا 59 . بعد از خواندن آیات کربلایی محمد کاظم سرش را بلند می کند که سید را ببیند هیچ کس را ندید . وی می گوید : من 3چیز را رعایت کردم و شاید بخاطر همین سه چیز مورد لطف خداوند قرار گرفتم :

1)     اینکه هرگز لقمه حرام نخوردم

2)     هرگز نماز شبم ترک نشد

3)     پرداخت خمس و زکاتم را هرگز ترک نکردم

تعداد بازدید از این مطلب: 123
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رعایت بیت المال

رعایت بیت المال

بیت المال چیست ؟ بیت به معنی خانه است و به دستور حکومت ، اموالی از درآمد و منابع حکومتی در جای امنی حفظ می شود تا برای رفع نیازهای مردم و اجتماع صرف گردد ، به این درآمدها و اموال عمومی  بیت المال گفته می شود و حکومت اسلامی بر اساس نیازهای مردم اموال و درآمد را خرج همگان می کند.

تاریخچه بیت المال:

قرائن و شواهد تاریخی نشان می دهد در هر عصر و زمانی که حکومتی به ویژه حکومت الهی و پیامبران بوجود آمده است و در آن مساله تعاون و همکاری اقتصادی مطرح بوده است و قوانینی برای رفع نیازهای آن وضع شده است . مثلا در آیه 73 سوره انبیاء خداوند می فرماید : (( ما ایشان ( اسحاق و یعقوب ) را پیشوایانی ساختیم که به امر ما هدایت می کنند و به آنها انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنها پرستنده و مطیع ما بودند .

از همان آغاز عصر حضرت آدم (ع) یک نوع تعاون مثل زکات یا ... بوده است و در اسلام نیز نخستین کسی  که بیت المال را تاسیس کرد حضرت محمد (ص) بوده است . بیت المال نخست بصورت ابتدایی در خانه آن حضرت جمع و نگهداری می شده است و هرچه وسعت تشکیلات مسلمین و قلمرو حکومت اسلامی افزوده می شد به تدریج دایره بیت المال نیز توسعه پیدا می کرد و به دستور آن حضرت اسامی نظامیان و شرکت کنندگان در میدان جنگ در دفتر ویژه ای ثبت می شده است و هریک از مجردین یک سهم و متاهلین دو سهم مقرر شده بود و کسانی که عائله بیشتری داشتن سهم زیادی تعلق می گرفت و نیز افرادی را مامور می کرد که به قبائل دیگر بروند و از حیوانات و نباتات و زراعت آنها مالیات می گرفتن و آن زمان را ((عصر الانطاق)) گویند .

منابع درآمد بیت المال در اسلام:

1)     از راه زکات 2) از راه خمس 3) از راه انفاق 4) از راه جزیه 5) از راه خراج

مهمترین اصول و مبانی بیت المال:

1)     امانت بودن : امانت داری از مهمترین فضائل اخلاقی و ارزشهای انسانی است که مورد تاکید فراوان قرآن و روایات است و همه نعمت های مادی و معنوی خلق شده خداوند امانتهای الهی هستند . حضرت علی (ع) فرمود : (الامانه تجر الرزق و الخیانه تجرالفقر. ) امانت ، رزق و روزی را زیاد می کند و خیانت ، مایه فقر می شود . امانت در همه جا مطلوب است اما در اموال عمومی و بیت المال که تعلق به شخص ندارد و همگان شریکند ، بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است چرا که این سرمایه ها تعلق به عموم دارد . حضرت علی (ع) در برابر درخواست برادرش عقیل که خواست قدری بیشتر به او سهم بدهد فرمود : عقیل ، از آهن تفتیدهایی که انسانی آن را به بازی سرخ کرده ناله مکن ، اما مرا بسوی آتشی میکشانی که خداوند جبار با شعله خشم غضبش آن را بر افروخته است .

2)     عمومی بودن : درآمدهای بیت المال به عموم مسلمانان جامعه تعلق دارد و کسی حق سوء استفاده را ندارد ، فقط ولی امر مسلمانان ، مصلت هزینه بیت المال را به عهده دارد . حضرت علی (ع) به مدیران خود فرمود : نوک قلم های خود را تیز کنید و بین سطرهای نوشته فاصله نیندازید . مطالب اضافه را در نوشتن نامه به من حذف کنید و به بیان مطلب بپردازید . از زیاده گویی بپرهیزید زیرا  بیت المال مسلمین نباید این گونه ضررها را بپذیرد . عمومیت بیت المال اقتضاء می کند افرادی را که مسئولیت حکومتی دارند و امکان تصرف در اموال عمومی برای آنها فراهم است ، احتیاط و مراقبت بیشتری داشته باشند و همواره خود را در معرض آزمایش ببینند .

3)     عدالت مداری : یکی از شاخصه های بیت المال ، عدالت اقتصادی و توزیع اموال عمومی به همگان بر اساس نیاز افراد است تا از تکاثر و رفاه زدگی جلوگیری شود . عدالت واژه عام است و در همه شئون زندگی انسان جاری است و همه مردم آن را دوست دارند . خداوند در قرآن به رسول خدا (ص) فرمود : بگو من به کتابی که خداوند نازل فرموده است ایمان دارم و مامور شده ام در میان شما به عدالت رفتار کنم .

4)      لزوم نظارت و حسابرسی : حسابرسی و نظارت بر اموال عمومی از وظایف مدیران و کارگزاران نظام اسلامی است . یکی از اقدامات مهم دوره حکومت حضرت علی (ع) حسابرسی و نظارت بر دخل و خرج های بیت المال بوده است . حضرت علی (ع) درنامه ای به یکی ازمدیران خود می نویسد : گویا میراث پدر و مادرت را به خانه میبری ، سبحان الله آیا به معاد ایمان نداری و از حسابرسی دقیق قیامت نمی ترسی ؟ چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا کرده ای ، درحالی که میدانی حرام میخوری و حرام می نوشی ؟ چگونه با اموال یتیمان و مستمندان و مومنان و مجاهدان برای خود کنیزان میخری و با زنان ازدواج میکنی که خدا این اموال را به آنان واگذاشته و این شهرها را به دست ایشان امن کرده است .

5)     دقت و احتیاط در بیت المال : بیت المال ، امانتی است در دست مدیران و همگان جامعه که بایستی احتیاط لازم را در حفظ و نگهداری و مصرف آن داشته باشند . امام علی (ع) وقتی شنید استاندار بصره عثمان بن حنیق انصاری دعوت مهمانی ثروتمندی را پذیرفته و سر سفره وی رفته است به او نامه نوشته و فرمود : آگاه باش ، امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است ، با پرهیزکاری و تلاش فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید .

هدف از رعایت بیت المال:

1)     فقرزدایی : فقر از گذشته تا کنون جسم و جان آدمیان را آزار داده است . در آیات و روایات از فقر به عنوان یک پدیده شوم یاد شده است ، فقر در لغت به معنی شکاف و فاصله بین اشیاء است . رسول خدا (ص) در یکی از دعاهای خود می فرمایند : خدایا از فقر و کفر به تو پناه می برم . شخصی پرسید : آیا این دو باهم مساوی اند ؟ حضرت فرمود : آری . و حضرت علی (ع) فرمود : ( الفقر الموت الاکبر ) فقر ، مرگ بزرگ است . رعایت بیت المال بهترین فرصت برای از بین بردن فقر است .           

2)     اصلاح امور : هدف دیگر رعایت بیت المال ، اصلاح امور جامعه و مردم است ، اصلاح شیوه رعایت بیت المال باعث می شود که مردم در هزینه کرد خود اصلاح کرده و رعایت چگونگی هزینه کرد زندگی را دارند . اصلاح امور در بعد اقتصادی ، سیاسی و نظامی موجب کسب استقلال می شود .

3)     تامین حقوق مردم و رسیدگی به محرومان : تامین نیازهای مردم از راه رعایت بیت المال ، موجب آرامش روحی و روانی جامعه اسلامی و دینی می شود و از تامین نیازهای مردم ، جامعه به سمت اخلاق کریمه ، استقرار عدالت اجتماعی در جامعه و نیز شکوفایی و استحکام حکومت دینی و اسلامی می شود .

مصارف بیت المال در زمینه های :

1)     در امور فرهنگی،اجتماعی :(افرادی برای تعلیم قرآن و آداب اسلامی و ترویج فرهنگ اسلامی و ...)

2)     در امور قضائی

3)     در امور نظامی

4)     در امور اقتصادی

آثار خیانت در بیت المال:

1)     رسوایی در دنیا : روشن است هرگناهی یک اثر وضعی دارد هم در دنیا و هم در آخرت . وجود مبارک حضرت علی (ع) به ماموران دولتی خود فرمود : کسی که امانت (( بیت المال )) الهی را خوار کند و دست به خیانت بزند ، اگر خود را پاک نکند و دست از خیانت برندارد درهای خواری و ذلت را در دنیا به روی خود گشوده است و در قیامت خوار و رسوا خواهد شد .

2)     ذلت در پیشگاه خداوند و پستی در آخرت : ازبین بردن اموال عمومی مردم در پیشگاه خداوند عذابی غیر بخشش است چرا که حق الناس در آن وجود دارد و چنین افرادی در آخرت سرشکسته و مورد عذاب قرار می گیرند .

3)     بی اعتمادی : بی اعتمادی مردم از مدیران و کار گزاران حکومت اسلامی ممکن است بخاطر خیانت در اموال عمومی باشد ، اعتماد آنها به نظام کاهش پیدا می کند و وحدت جامعه و امنیت عمومی آسیب پذیر می شود .

4)     بی بهره در دنیا : حضرت علی (ع) به زیاد بن ابیه والی بصره نامه ای می نویسد و می فرماید : به خدا سوگند ، که اگر به من گزارش شود که در بیت المال ، خیانت کردی ، کم یا زیاد ، چنان برتو سخت می گیرم که کم بهره شده و در تامین هزینه زندگی عیال ، درمانی و خوار و سرگردان شوی

همان غذا را بازرس ها بخورند:

شهید حجت الاسلام محمد شهاب ، قرار بود به همراه اعضای شورای ارگانهای انقلابی شهر برای رفع برخی مشکلات مردم به تهران سفر کنند ، با وجود اینکه هریک از نهادها وسیله ( خودرو) متعدد داشتن اما این شهید بزرگوار طوری هماهنگی کرد که همه اعضاء و خودش با یک وسیله نقلیه عمومی به تهران عزیمت کنند تا هزینه های بیهوده از بیت المال مصرف نشود . یکی از همکاران این شهید بزرگوار می گوید روزی از مرکز مهمان آمده بود به من گفتند برو از سپاه غذا برای آنها بیاور . من به ویگفتم حاج آقا اینها از مرکز آمده اند و مهمان هستند از بیرون غذای مناسب بیاورم بهتر است ، حاج آقا گفتند : شما کارت را انجام بده هر غذایی که بچه های سپاه می خورند بازرسین هم باید بخورند ، در نظام اسلامی هیچ فرقی بین همدیگر نیست ، من از بیت المال بی مورد خرج نمی کنم .

راه های تحقق بیت المال:

1)     پرهیز از اسراف : اسراف در بیت المال جامعه از زشت ترین گونه های اسراف تبذیر است و بی توجهی در حفظ و مصرف صحیح بیت المال گناهی بزرگ و نابخشودنی محسوب می شود .

2)     خود داری از استفاده شخصی : استفاده شخصی از امکانات بیت المال در اسلام به شدت نکوهش شده است . برخورد قاطع حضرت علی (ع) با طلحه و زبیر و خاموش کردن چراغ بیت المال در مصارف شخصی ، زبان زد خاص و عام است .

3)     پرهیز از انجام کارهای غیر اداری در وقت اداری : حقوق و مزایا و امکانات افراد کارمند و شاغل در سازمانی، به مقتضای نوع مسئولیت و ماموریت افراد است و هرگونه کم کاری و بی کاری و اشتغال به کار شخصی در وقت اداری جایز نیست .

نمونه های اسراف و تضییع اموال بیت المال :

1)     اسراف در آب 2) اسراف در برق 3) اسراف در جنگل و مراتع 4) اسراف در خاک 5) اسراف در نان 6) اسراف وقت اداری و اشتغال به کار شخصی 7) اسراف در سایر اموال عمومی 8) غارت و تخریب اموال عمومی

لقمه حلال در سیره مقام معظم رهبری:

سردار کوثری از فرماندهان دوران 8 سال دفاع مقدس می گوید : چند سال قبل یکی از اساتید حوزه علمیه قم برای گفتگو ی علمی و جلسه علمی و پژوهشی به دیدار حضرت آقا آمد و بعد از پایان جلسه و اقامه نماز ظهر قرار شد آن دو بزرگوار ناهار را در معیت همدیگر میل کنند . وقتی که سفره پهن شد دو فرزند رهبر معظم انقلاب که از شاگردان این استاد محترم بودند خواستند از روی احترام و صمیمیت سر سفره ناهار حاضر شوند تا ناهار را در محضر استاد خود میل کنند اما مقام معظم رهبری با قاطعیت خاصی به فرزندان خود فرمود : شما اینجا ننشینید ، شما باید ناهار را با مادرتان بخورید ، استاد به حضرت آقا گفتند که چه اشکالی دارد که فرزندان شما هم سر سفره بنشینند و ناهار بخورند ؟ در جواب این استاد بزرگوار حضرت آقا فرمود : ناهار این سفره از بیت المال است و فقط من و شما که در جریان یک جلسه کاری گرد هم آمده ایم می توانیم از آن بخوریم و فرزندانم باید سهمیه دیگری داشته باشند .

کره محلی:

شهید غلامرضا شریفی نیا در رعایت بیت المال دقت زیادی داشت .وی در یکی از خاطرات خود می گفت: وقتی رزمندگان غذای خودشان را میخوردند ، مقداری غذا اضافه می آمد و چون باقیمانده روی سفره را جمع می کردند آنها را به دور می ریختند ، یک روز بعد از صبحانه مقدار زیادی کره باقیمانده روی سفره را جمع کردم و آنها را به شکل کره محلی درآوردم و توی یک ظرف گذاشتم و رزمندگان همه خوشحال بودند که کره محلی دارند و با ذوق و شوق زیاد صبحانه خوردند .      

تعداد بازدید از این مطلب: 102
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اخلاق تشکیلاتی

اخلاق تشکیلاتی

مقدمه: حیات و نشاط هر جامعه بستگی به اخلاق دارد جامعه ای که فاقد اخلاق باشد دچار مرگ شده است ، اخلاق آنقدر مهم است که رسول خدا فلسفه بعثت خود را پیاده کردن سجایای اخلاقی بیان کرده است. مجموعه کارکنان یک تشکیلات ارزشی نقش الگو دهی آحاد اقشار جامعه را به عهده دارند. باید تلاش بیشتر نسبت به رعایت اخلاق سازمانی و تشکیلاتی داشته باشند، چرا که کسانی که به دیگران الگو می دهند خود باید ساخته شده  باشند و عملکرد مثبت و منفی اینها آثار و پیامد های مهمی خواهد داشت.

تعریف اخلاق سازمانی:

یک کار تشکیلاتی حل شدن در جمع، یک کار جمعی است، فرد باید خودش را در جمع حل کند این جمع شدن باعث افزایش معلومات می شود مثل یک حبه قند که وقتی این یک حبه داخل یک لیوان آب قرار می گیرد خودش را نشان می دهد، یک حبه قند وقتی که زیر دندان قرار می گیرد صدا میکند. دین مبین اسلام همه چیز را جمعی می داند عبادت ، جهاد ، تعاون و همکاری و ...

اخلاق اسلامی دو کار مهم و بزرگ را به ما تعلیم می دهد:

 1-  با رفتار و خصلت های بد مبارزه کنیم و همیشه از خودمان دور کنیم

2-  اخلاق نیک و فضایل را در خودمان بوجود بیاوریم و رشد بدهیم

خصوصیات اخلاقی کارکنان چگونه باید باشد؟

1-اخلاص در عمل: اخلاقی یعنی صاف شدن از ناخالصی ها، امام هشتم (ع) فرمود: کارتان ریا و خودنمایی نباشد به درستی کسی که عملی را برای   غیر خدا انجام دهد خداوند آن شخص را به همان کسی واگذار می کند که عمل برای او انجام شده است.

در قرآن: قل انما اعظم بواحدة ان تقوموالله مثنی و فرادی.     ای رسول به امت بگو که من یک سخن شما را پند دهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر یا هریک تنها قیام کنید.

قیام برای خدا باشد کارها روح و رنگ دینی و اعتقادی داشته باشد و قیام برای منافع شخصی نباشد چرا که روح وحدت و برادری را خفه می کند، حضرت علی (ع) در مرحله اول که عمربن عبدود را نقش بر زمین کرد او را نکشت بلکه در مرحله دوم جنگ او را کشت علت را از آن حضرت سوال کردند فرمود: وقتی روی سینه عمربن عبدود نشستم، او مرتبا به مادرم فحش می داد و آب دهان به صورتم می افکند در آن موقع ترسیدم اگر گردنش را بزنم اینکار به خاطر لذت نفسانیم بوده است از او جدا شدم تا خشمم فرو نشست و بعد از آن برای رضای خدا او را به قتل رساندم .

2-نظم در امور:

رعایت نظم و انضباط موجب رشد و تکامل یک جامعه است مجموعه هستی این جهان بر پایه نظم و انضباط پایه گذاری شده است، حضرت علی (ع) فرمود: اوصییکم عباد الله بتقوی الله و نظم امرکم .  شما را به پرهیز و تقوای الهی و نظم در امورتان سفارش می کنم.

امام خمینی (ره) آنقدر منظم بودند که وقتی از کلاس درسی و تدریس خارج می شد طلبه ها می دانستند الان چه ساعتی است. به موقع استراحت داشتن، به موقع ورزش کردن و به موقع فعالیت و کار و سازمان داشتن، آراستگی در لباس و نظافت فردی ...   امام خمینی (ره) وقتی دید یکی از بستگان با کفش خاکی به دانشگاه می رود فرمود: دو گناه کردی یکی اینکه ریا کردی که استطاعت مالی ندارم که یک جفت کفش بخرم و دوم اینکه بی نظمی و اینکار خلاف شرع و قانون اسلام است.

برخی موارد به مدیری اعلام می شود که ساعت 8 صبح جلسه است با تاخیر می رود این کار بی نظمی است و در اسلام این کار نهی شده است.

3- ایثار:

یعنی دیگران را بر خود مقدم داشتن، یک عنصر ارزشی باید روحیه بسیجی و فرهنگ ایثار را در خودش افزایش دهد ، اگر جمعی وارد جایی و مکانی شده اند باید دیگران را بر جای مناسب خودش ترجیح بدهد، اگر در مجموعه سازمانی وقت بیشتری گذاشته است تا کارها به نحو احسن انجام بشود ناراحت شود و سریع به دنبال اضافه کار و ... نباشد. همسر پیامبر (ص) نقل می کند که: رسول خدا (ص) تا زمانی که از دنیا رفت هرگز سه روز پیاپی غذا نخورد و اگر می خواست میتوانست خود را سیر کند اما دیگران را برخود مقدم می دانست. 

4- سنت حسنه:

اگر گروهی یا فردی عمل نیکی انجام داده و دیگران هم به آن عمل می کنند این کار سنت حسنه و نیک است. رسول خدا (ص) فرمود: هر کس سنت حسنه ای را برقرار کند و دیگران بعد از او به آن عمل کنند بدون اینکه ثوابی از آنها کم شود آن شخص در ثواب آنها شریک است و عکس آن هم اینگونه است که کسی که عمل زشتی را پایه گذاری کند و دیگران آن عمل زشت را انجام بدهند در عذاب آنها هم شریک است.

5- تواضع و ادب:

ادب در لغت یعنی سلوک ، تربیت ، تهذیب ، آراستگی ، حیا و فروتنی، حجب و شکسته نفسی. حضرت علی (ع) در راه با یک فرد یهودی همسفر شد یهودی پرسید که مسیر شما کجاست؟حضرت فرمود: کوفه ، وقتی به دو راهی رسیدند یهودی می خواست از حضرت جدا شود اما حضرت از پشت سر او به راه افتاد یهودی پرسید:مگر شما نگفتی که به کوفه میروم؟ فرمود: چرا ولی خواستم چند گامی تو را بدرقه کرده باشم.

6-حساسیت:

یعنی احساس مسئولیت در امور و کار محوله که نیاز به دقت و وقت و توجه بیشتری لازم دارد. حضرت علی (ع) فرمود: از خدا بترسید در مورد بندگان و شهرها به درستی که شما مورد سوال و بازخواست هستید حتی در مورد خانه ها و حیوانات.

و رسول خدا (ص) فرمود: خدا رحمت کند آن کسی که کاری انجام دهد و آن را متقن و دقیق و محکم انجام دهد.

حساسیت های مهم تشکیلاتی:

1- نسبت به امکانات تشکیلاتی:  باید بدانیم امکانات متعلق به ملت است و از بودجه سازمان است و اندکی فکر کنیم اگر بودجه شخصی باشد آیا به راحتی هزینه می کنیم؟ اینقدر راحت فاکتور ها را امضا می کنیم؟ حساسیت نسبت به مسئولیت سازمانی که اگر بد عمل کنیم چه آثار و تبعاتی برای مجموعه ایجاد می شود..

2-  نسبت به ایمان دیگران: عملکرد ما در سازمان به گونه ای نباشد که موجب سست شدن ایمان دیگران بشود و نسبت به گناه دیگران هم بی تفاوت نباشیم بلکه حساس باشیم به امر به معروف و نهی از منکر و گناه و خطای دیگران و همکاران موجب رضایت و خشنودی فرد نشود.

3-  نسبت به آبروی دیگران: در دین اسلام در مورد حفظ آبروی دیگران سفارش زیادی شده است و ریختن آبروی دیگران گناه بزرگی است و باید به خدا پناه ببریم امام صادق (ع) فرمود: زمانی که آبرو ریخته شود، جمع کردن آن دشوار است.

رسول خدا (ص) در حدیثی تکان دهنده می فرماید: کسی که برادرش را به خاطر گناهی ملامت کند در حالی که او توبه نکرده باشد چنین فردی نمی میرد مگر اینکه همان کار را مرتکب شود.

4-  نسبت به ظلم: حضرت علی (ع) فرمود: به خدا قسم اگر روی خار سعدان (خار سه شعبه که خوراک شتران است) بخوابم یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده باشم.

 5-  نسبت به قضاوت: قضاوت کردن درباره دیگران کاری سخت و دشوار است همیشه باید در قضاوت خداوند را در وجودمان حس کنیم تا قضاوت ما باعث سقوط دیگران نشود کسی که دبه روش تحلیل و ابزار آنها آگاهی ندارد چگونه به راحتی هر کس را محکوم می کند؟ به دیگران تهمت می زند؟ دروغ می گوید؟ و دیگران را فاسد معرفی می کند؟ در چنین مواقعی باید احتیاط کرد و احساس مسئولیت نسبت به قضاوت خودش داشته باشد.

چرا مدیران تشکیلاتی بیشتر باید مواظب باشند؟

1-  خطیر بودن مسئولیت: حضرت علی (ع) فرمود: اتقو الله فی عباده و بلاده فانکم مسولون حتی عن البقاع و البهائم.

بترسید و تقوای الهی را پیشه کنید در مورد بنده های خدا ، شهرهای خدا زیرا شما مسئولید حتی در مورد خانه ها و حیوانات.یک مدیر موفق تشکیلاتی و ارزشی قانون مدار است و هرگز قانون گریز نیست و کارکنان خودش را به زیر پا قرار دادن قانون تشویق نمیکند. عمل به قانون توسط مدیر موجب رشد کارکنان سازمان می شود و عمل نکردن به قانون موجب تبعیض در اجرای قانون می شود.

2- مراقبت از آلودگی به صفات رذیله: مراقبت از خود در همه حال لازم و ضروری است و مدام باید با خواسته های دل مبارزه کرد و راه هدایت خود را در دلبستگی به صفات بد طولانی نکرد.برخی از لرزشهای بزرگ نتیجه لغزشهای کوچک که ممکن است خیلی به دید نیاید شروع می شود.

3- اجتناب از مرید بازی: خدا نکند کسی به دنبال دکان بازی و جذب دیگران برای منافع خودش و گروه و یا باند خودش باشد اینگونه افراد همیشه از تعریف دیگران لذت می برند و کمبود شخصیتی خودشان را اینگونه جبران می کنند.

4- دوری از حفظ مسئولیت از راه حرام: کسانی که برای رسیدن به مقام و شهرت و درجه مادی از هر طریقی ولو از راه حرام با دروغ و تهمت دیگران را فاسد معرفی کردند به دنبال حفظ موقعیت و منزلت خودشان هستند چنین افرادی منافق و حیله گر و فاسد در اسلام معرفی شده اند باید از این صفت پرهیز کرد.

5- مراقبت از پیمان و عهد: دین اسلام از پیمان شکنی شدیدا مومنین را نهی کرده است و چنین اجازه ای را به هیچ کس نداده است، مدیر سازمان باید تلاش کند به عهد و پیمان ارزشی خودش پایبند باشد و از آرمان ها عدول نکند.

6- ذلیل نکردن خود: روحیه آزادگی داشته باشد و برای حفظ موقعیت خودش، خودش را ذلیل و خوار نکند و از تملق و چاپلوسی و رشوه دادن و رشوه گرفتن و دروغ و ... دوری کند. حضرت علی (ع) فرمود: نفس خود را از هرگونه پستی و ذلت باز دارید هرچند که تو را به اهدافت رساند زیرا نمی توانی به اندازه آبرویی که از دست می دهی بهایی بدست آوری برده دیگران نباش که خدا تو را آزاد آفریده است.

7- از فرا فکنی بپرهیز: یک مدیر سازمان و یک نیروی ارزشی وقتی یک پروژه ای نا موفق اجرا شده است هرگز به دروغ گزارش کذب و ناحق نمی دهد و در کارهای انجام شده اغراق نمی کند و دیگران را مقصر و خود را به حق نمی داند.

8- قول و رفتار سدید داشته باشد: سدید از سد به معنای نفوذ ناپذیری است و ودیر و نیروی ارزشی باید در سخن گفتن و در رفتار سدید باشد ، منطقی باشد ، ثابت قدم باشد، تردید به خودش راه ندهد ، سخن و رفتار او بر اساس استدلال باشد. در قرآن آمده است که: یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و قولو قولا سدیدا.   ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و در هنگام سخن سدید حرف بزنید.

زمینه های رشد و موفقیت کارکنان سازمان:

1-  امانت داری                                                               7- اخلاق و رفتار مهربانانه با دیگران

2-  اطاعت پذیری از سلسله مراتب                                       8- پرهیز از تهمت و افتراء و دروغ علیه دیگران

3- اجرای قانون و ابلاغ سازمانی                                          9- پرهیز از اختلاط کاری زن و مرد در سازمان

4- کار را برای خداوند انجام دادن                                       10- ایجاد اخوت و همدلی بین کارکنان

5- پرهیز از ریا کاری و خود نمایی                                      11- هوشیاری نسبت به حوادث و اتفاقات روزمره

6- پرهیز از مبالغه در فعالیتها و اقدامها                                  12-تقویت باور های دینی در خودش

 

تعداد بازدید از این مطلب: 133
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خدمت و تلاش جهادی

 خدمت و تلاش جهادی

تعریف روحیه جهادی: جهاد از ریشه جهد است به معنای سعی و کوشش و جهاد امری است مقدس که انواعی دارد از جمله: جهاد دفاعی ، جهاد علمی و جهاد سیاسی و جهاد خدمات رسانی.دین اسلام جهاد و کوشش را برای تمامی مسلمانان در هر صنف و شغلی که هستند لازم و ضروری دانسته است.

شاخصه های روحیه جهادی:

1- اخلاصی: یعنی خالص شدن فقط برای خدا، رنگ خدایی به خود گرفتن، هوای نفس را از بین بردن و کسی که روحیه جهادی دارد تمام هم و غم خود را ارضای الهی دانسته و به دنبال مطرح کردن خود و کسب مقام و شهرت نیست، فرد جهادگر گرچه به خدا نزدیکتر باشد و خود را ناب و خالص برای خدا قرار بدهد اکسیر جهاد او نیز ناب تر و کمیاب تر می شود.

2- ایثار: ایثار توام با روحیه جهادی آمده است و به معنای از خود گذشتگی و فداکاری است یعنی مقدم دانستن دیگران و مطالبات و نیاز های آنها بر خودش ولو اینکه ممکن است خودش بیشتر به آن نیازمند باشد.اوج ایثار در جایی است که خود نیازمند باشد اما به دیگران توجه بیشتر داشته باشد.

3- توکل: از آنجایی که امر جهادی توام با همت مضاعف و تلاش فوق العاده بوده و در حالت طبیعی انجام آن امکان پذیر نمی باشد لذا اتکال به قدرت خداوند برای به ثمر رسیدن آن امری ضروری است لذا در حرکت و روحیه جهادی باید به خداوند توکل و طلب یاری کرد.

4- خستگی ناپذیری: روحیه جهادی به گونه ای است که هر قدر انسان بخواهد امور دنیا و آخرتش را به صورت طبیعی دنبال کند به نتیجه کامل نمی رسد و لازمه این تکامل تلاش و جهاد بی وقفه در هر شرایطی است. همانگونه که در جهاد دفاعی یک نیروی ارزشی باید تمام توان جسم و روح خودش را برای دفاع بگذارد در سایر جهاد ها هم اینگونه است که باید روحیه جهاد او خستگی ناپذیر باشد و زود خسته و تنبل نشود.

5- استمرار: آنچه ملازم روحیه جهادی است، استمرار حرکت است. روحیه جهادی با سکون در تعارض است، مستمر بودن ویژگی خستگی ناپذیری در روحیه جهادی است.

6- عدم دلبستگی به دنیا: از اصلی ترین شاخصه های بارز جهادگر، ساده زیستی و عدم توجه و دلبستگی به تعلقات دنیوی است. روحیه جهادی با تجملات و اشرافی گری در ستیز است. روحیه جهادگری در واقع زندگی خودش را وقف همگان می کند و هیچگاه به دنبال آرامش و رفاه تنها خودش نیست.

7- وحدت در گفتار: پرهیز از شعار ها و حرفهای پوچ و تبلیغاتی از ویژگیهای افراد جهادگر حقیقی است، قول و رفتار او هماهنگ است، میزان پایبندی چنین افرادی از ولایت و سایر موضوعات مهم دینی در روحیه جهادی این افراد سنجیده و عیار آنها معلوم می شود.

چرا باید کار جهادی کرد؟

1- جهاد ارزشمند است: کار و روحیه جهادی در واقع ارزشمند است، خداوند این عالم را به گونه ای خلق کرده است که بشر بتواند تلاش کند تا از همه ظرفیتها برای رسیدن به کمال الهی استفاده کند انسان با جهاد و کار جهادی بهتر می تواند کمبود های خودش را جبران کند.

2-روحیه جهادی جبران نقص نظام هستی نیست: نظام هستی بر پایه رفع نیاز های بشر خلق شده است و هیچ نقصی ندارد، و زندگی جهادی جبران نقص نظام آفرینش نیست روحیه جهادی در واقع آن شیارهای ناهموار زندگی افراد را پر می کند.

3- هم گرایی برای زندگی: مومن از اندوه و غم دیگران اندوهگین می شود، ناراحتیهای دیگران را ناراحتیهای خودش می داند و از شادی دیگران شاد می شود. روحیه جهادی در همه ابعادش در واقع به فکر همدیگر بودن است تا همگان زندگی مناسب و رضایت بخشی را داشته باشند.

عناصر اساسی روحیه جهادی:

1- علاقمندی به ارزشهای اسلامی: استواری دین به ارزشهای آن است و یکی از بهترین ارزشهای اسلامی ما داشتن فرهنگ و روحیه جهادی در همه ابعاد است و مومنی که علاقمند به اسلام است به ارزشهای اسلام هم پایبند است.

2- علاقمندی به رهبری حکومت اسلامی: در عصر غیبت کبری امام زمان (عج) جامعه و مردم رها شده نیستند بلکه زعامت امور به عهده فقهاء واجد شرایط و ولایت تمام بر جامعه اسلامی را دارند، وقتی در حکومت اسلامی رهبر جامعه همگان را دعوت به داشتن روحیه جهادی و ایثارگری می کنند بر همگان لازم است که اطاعت کنند چرا که این فرمان بر اساس تدبیر است و رهبر جامعه اسلامی می خواهند تا در جامعه روح تعاون و همدلی و همکاری و فرهنگ ایثار حاکم باشد.

3- علاقمندی به خدمت گذاری: خدمت گذاری به مردم بالاترین افتخار برای هر مومنی است، گره از کار دیگران گشودن برای یک مومن سعادت بزرگ دنیایی و آخرتی است و در فرهنگ اسلام خدمت خالصانه به دیگران خودش یک عبادت بزرگ است.

برخی از بایسته ها در داشتن روحیه جهادی:

1- توجه داشتن به خداوند و اخلاص در عمل     2- خودسازی و جهاد نفس در کنار کار و تلاش در زندگی       

3- پرهیز از انحراف تخریب شلوغ کاری             4- داشتن روحیه اخوت اسلامی 

5- پرهیز از قانون شکنی                              6- داشتن روحیه گذشت و بخشش از دیگران                       

7- اشتیاق خدمت به اسلام و نیاز مندان         8- داشتن روحیه شجاعت و دلیری                                      

9- الگو شدن برای دیگر نیروهای دلسوز          10- تلاش جهت انجام کارهای خوب و تاثیر گذار               

11- عبادت و کار جهادی                               12- حمایت نکردن از تخلفات دیگران و قانون شکنان

زندگی جهادی:

جهاد فقط مربوط به کارزار جنگ مسلحانه نیست و به هرگونه تلاش و کوشش نیز گفته می شود، اسلام زندگی جهادی و انقلابی را برای پیروان خودش طلبیده است زندگی که در آن ممکن است از حق و باطل مومن فاصله پیدا کند در قرآن آمده: جاهدوا فی الله حق جهاده  این آیه بیانگر شعار و حس انقلابی و جهاد در زندگی است و از مسلمانان می خواهد حق جهاد خدا را به جا آورند تا زندگی آنها رنگ الهی پیدا کند ، مومن همیشه باید در حال تحول و دگرگونی به سوی مطلوب باشد این دگرگونی اساسی دو بعد دارد: 1- بعد درونی    2- بعد بیرونی                        اگر مومنی هر دو بعد را داشته باشد چنین فردی دارای روحیه جهادی و انقلابی است تحول درونی یعنی بکوشد آدم خوبی باشد و در بعد بیرونی یعنی تلاش کند که محیط اطراف خودش را تغییر دهد. پیامبران و ائمه و اولیا الهی و سالکین طریق معنویت نمونه بارز چنین شخصیت درونی و بیرونی بودند که باید از آنها الگو گرفت.

عمار یاسر نمونه بارز روحیه جهادی:

بعد از جنگ احد که مسلمانان در آن جنگ شکست خورده اند عمار یاسر و یکی از دوستانش با تعدادی از یهودیان مدینه مواجه شدند آنها به تمسخر به عمار یاسر گفتند: پس وعده الهی و پیروزی که پیامبر به شما وعده داده بود چه شد؟ کسی که همراه عمار یاسر بود گفت: لعنت خدا بر شما، من با شما حرف نمی زنم، شما ایمان را سست می کنید و رفت.عمار یاسر ایستاد و با آنها سخن گفت و به آنها گفت: تقصیر ما بود که شکست خوردیم ما حرفهای پیامبر را گوش نکردیم و شکست خوردیم. رسول خدا بعد از دیدن عمار یاسر به او فرمود: رفیق تو آدم خوبی است اما تو از دین خدا دفاع کردی تو از مجاهدین فی سبیل الله هستی

آثار و برکات روحیه جهادی داشتن:

1- مومن با روحیه جهاد، این روحیه را برای خودش مقدس می داند و هرگز اقدامی سخت تلقی نمی کند.        

2- مومن با روحیه جهاد، در مسیر عرفان حقیقی الهی حرکت می کند.                                                     

3- همیشه آماده ایثار و از خود گذشتگی برای مکتب الهی می شود.                                            

4- رضایت خداوند را در روحیه جهادی برای خودش تلقی می کند.                     

5- بر نفس درونی خودش مسلط است.          

6- اهل جدیت و سخت کوشی است و از تنبلی و سستی بیزار است.   

7- هرگز به دنبال توجیه کردن خودش نیست.                                                                    

8- از صفت صبر در مشکلات بهترین بهره برداری را می کند.

ایثار جهادی حضرت فاطمه (س) :

ابو سعید خدری می گوید : روزی علی (ع) به فاطمه (س) فرمود : آیا نزد تو چیزی برای خوردن یافت می شود ؟ عرضه داشت : نه سوگند به آنکه پدرم را به اسارت گرامی داشت و تو را به وصایت، دو روز است که هر خوراکی نزد می آید ایثارگرانه تو و فرزندانم را برخودم مقدم می دارم. علی (ع) فرمود : ای فاطمه چرا مرا آگاه نکردی تا چیزی برایتان فراهم کنم .فاطمه زهرا(س) گفت :ای ابوالحسن من از خدایم شرم ، شرم دارم که تو را به کاری وادارم که از انجامش نتوانی و الان برایت مقدور نباشد . 

ایثار و جهاد با نفس بخاطر فرزندان مردم :

یکی از فرزندان شیخ رجب علی خیاط می گوید : مادرم تعریف می کرد که زمانی قحطی بود ، حسن و علی از فرزندان شیخ رجب علی خیاط بودند روی پشت بام خانه رفتن و آتش روشن کردند دیدم پوست خیلی را آورده اند سرخ کنند و بخورند با دیدن این صحنه گریه ام گرفت که شیخ رجب علی با آن شهرت که دارد چرا فرزندانش گرسنه باشند همان روز شیخ صد تا بلیط چلوکباب در میان مردم تقسیم کرد شب که شیخ به خانه آمد ناراحت شدم و به او گفتم چرا اینگونه هستی و با او برخورد کردم و با  ناراحتی خوابیدم نیمه های شب ناگاه متوجه شدم که مرا صدا می زندد که بلند شو ، بلند شدم دیدم مولا امیر المومنین (ع) است که ضمن معرفی خود فرمود : او بچه های مردم را نگه داشته ما هم بچه های تو را هر وقت بجه هایت از گرسنگی مردند حرف بزن.

ایثار و روحیه جهادی و انقلابی در صدر اسلام :

در جنگ موته عده ای از نیروهای سپاه اسلام در زمان رسول خدا (ص) مجروح شدند و بر روی زمین افتاده بودند چون خون از بدن مجروح جاری می شود تشنگی بر او غالب می شود و خیلی احتیاج به آب پیدا می کند به یکی از مجروحین رسید که به او آب بدهد آن مجروح گفت به مجروح دیگر آب بده چون او تشنه تر است زود رفت سراغ او ، این مجروح هم اشاره کرد به سراغ مجروح دیگر برود دید مجروح سوی هم اینگونه از خود ایثار کرده و آب نخورده بخاطر تشنگی هر سه تای آنها مجروح بودند به شهادت رسیدند . این روحیه ایثار و جهادگری نفسی نهایت بندگی است که دیگران را برخود مقدم می دارند و از ارزشهای بالای انسانیت است.انسان کامل شهید مطهری ره .

در تاریخ آمده که حضرت علی (ع) جامه ای خریداری کرده بود و از آن خوشش آمد و آن را صدقه داد و فرمود : شنیدم رسول خدا (ص) می فرمود : کسی که غیر خودش را بر خود مقدم بدارد خداوند بهشت را روز قیامت برای او اختیار کند .

           از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است

                                     ور نه هرکس وقت سیری پیش سگ نان افتد 

                                                                                                                                           صائب

 

تعداد بازدید از این مطلب: 121
موضوعات مرتبط: متن سخنرانی استاد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0



عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود