مهارت های زندگی آخرالزمانی 1
مرجع سخنرانی ها و آثاراستاد علی اکبر داراب کلائی
استاد علی اکبر داراب کلائی ، دارابکلاء شهر ساری متولدشدند ایشان در سن 17 سالگی وارد حوزه شدند . و برای ادامه تحصیل به شهر مشهد مقدس عزیمت نموده و دروس حوزه را تا سطح خارج در حوزه علمیه این شهر ادامه دادند .درحال حاضرساکن تهران میباشند که در زمینه خانواده و سبک زندگی و مسائل روز مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده است. برای کسب اطلاع بیشتر به قسمت زندگینامه مراجعه فرمایید.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت تحلیلی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و آدرس dalel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 306
بازدید هفته : 323
بازدید ماه : 539
بازدید کل : 10342
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار مطالب

کل مطالب : 302
کل نظرات : 9

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 17
باردید دیروز : 306
بازدید هفته : 323
بازدید ماه : 539
بازدید سال : 1444
بازدید کلی : 10342
مهارت های زندگی آخرالزمانی 1

 مهارت های زندگی آخرالزمانی 1


از آنجا که دوره ي آخرالزّمان، از سوي اهل بيت (عليهم السّلام) دوره اي منحصر به فرد و پر تلاطم معرفي شده است که در آن هويت فردي و خانوادگي افراد به شدت آسيب پذير مي شود و حتي عناصر دين گرا و خواصّ نيز از امواج فتنه هاي آن محفوظ نمي مانند و به خاطر آنکه فرهنگ ضد ديني به خاطر ارتباط تنگاتنگ جوامع بشري در اين زمان به سرعت در جوامع اسلامي نفوذ و گسترش پيدا مي کند، لازم است همه ي مسلمانان در برابر اين فتنه تاريک و هجمه ي نابرابر دشمنان دين، خود را مجهّز نمايند و با فراگيري روش هاي تقابل (روش هاي مقابله اي) و کسب مهارت هاي لازم با اين شرايط در کنار حراست از خود، خانواده و جامعه ي خود، به مبارزه با فتنه ها و هجمه هاي اخلاقي دشمن برخيزند.
مقابله عبارت است از فرآيندي که شما در موقعيت هاي خاص، با انعطاف پذيري پاسخ هايي را که بيشترين تناسب را با آن موقعيت دارند به کار مي بريد.
دلائل ضرورت آشنايي با روش هاي مقابله اي و فتنه شناسي و فتنه ستيزي در دوره ي آخرالزّمان عبارت است از:
1. حجم سنگين تبليغات منفي (عليه السّلام) و مسلمين و استيلاي خبري و رسانه اي دشمنان.
2. وجود شبهات و سؤالات بسيار و توليد مستمر شبهه هاي ديني از سوي دشمن.
3. رواج فرهنگ لذت گرايي و رفاه زدگي.
4. دسترسي آسان و حتّي قانون (در برخي فرهنگ ها) به مفاسد اخلاقي جنسي و دامن زدن نهادهاي رسمي، دولتي و قانوني به اين مفاسد.
5. فروپاشي نظام خانواده و تبديل خانه ها به يک استراحتگاه شبانه با توجه به روابط آزاد دختر و پسر و زن و مرد و گريز جوانان از پذيرش مسئوليت خانوادگي.
6. کمبود و ناشناخته بودن عناصر و دانشمندان متعهد ديني و قابل اعتماد و فاصله گرفتن مردم از دانشمندان ديني.
7. جلوگيري از فعاليت مصلحين دلسوز و مؤمنين مؤثر و بعضاً ترور آن ها.
8. بروز بحران هويت در جوانان.
9. گسترش متنوع مواد مخدّر و ناتوان کننده انسان (از نظر جسمي و روحي)
10. تجمل گرايي، اشرافي گري و راحت طلبي در خواص جامعه.
11. اشتغال بيش از حدّ به فعاليت هاي دنيوي و غفلت از آخرت به خاطر بحران هاي اقتصادي و طمع ورزي.
12. تعدّد و تنوّع مکاتب فردي و الحادي با شعارهاي ديني و ضدّ ديني و شيطاني.
13. وجود حاکمان فاسد سياسي و روشنفکران دين ستيز.
مهارت هاي مقابله اي به شما کمک مي کند تا راهبردها و روش هاي مفيد در دسترس داشته باشيد تا هنگام مواجه با مشکلات و معضلات بتوانيد آن ها را تحمل کنيد و احساس خوبي نسبت به خود داشته باشيد و مشکلات را به عنوان بخشي از تجارب رشد دهنده زندگي تلقي کنيد و با حداقل خسارت ممکن از آن ها عبور نمائيد.
ما در اينجا تلاش مي کنيم با الهام از سخنان اهلبيت به تبيين و توضيح اصلي ترين روش هاي مقابله اي و مهارت هاي لازم براي زندگي سالم و موفق در اين دوره بپردازيم.

1. روش «نه» گفتن و اجتناب

يکي از شيوه هاي لازم براي پيشرفت صحيح و با برنامه و عبور کردن از موانع متعدّد در مسير تکامل و تربيت، کسب مهارت «نه» گفتن به افراد، افکار، جريانات و محيط هاي غير مناسب و آلوده است. وجود اين مهارت، موفقيت هاي مثبت انسان را به شدت ارتقاء مي بخشد و منافع و ثمرات متعدّدي به دنبال دارد از جمله:
1. مديريت زمان و به دست آوردن و ذخيره سازي زمان.
2. حذف زوائد زندگي و مفيد سازي آن.
3. سالم ماندن در محيط هاي آلوده.
4. حفاظت شدن از رفاقت هاي بيهوده و غلط.
5. فرصت سازي براي برنامه ريزي و مديريت فردي.
6. سلامت روح و جان از آلودگي ها.
7. صيانت از حريم ديني و اخلاقي خود.
8. عدم عقوبت آخرتي و مصونيت از خشم الهي.
اين مهارت با چند واژه اخلاقي «تقوي» و «زهد» و «اعراض از لهو و لغو» ارتباط تنگاتنگي دارد، زيرا تقوي به معناي «نه» گفتن به گناهان و محرمات است و زهد به معناي «نه» گفتن به امور شبهه ناک و غير روشن و بي رغبتي به مباحات و حلال هاي الهي براي دستيابي به فضائل اخلاقي والا و مصونيت از پيامدهاي دنياطلبي مي باشد. همچنين پرهيز از لغو و لهو يکي از ويژگي هاي مؤمنين در قرآن معرفي شده تا امکان بهره گيري حداکثري از عمر و مواهب زندگي را داشته باشيم.
مهارت نه گفتن عملاً در حج و در هنگام محرم شدن با ممنوعيت 24 مورد (جمعاً براي زن و مرد) و در نماز، پس از تکبيره الاحرام با ممنوع شدن از گفتن، خنديدن، حرکت زياد، خوردن، آشاميدن و... و در روزه ي ماه مبارک رمضان با ممنوع شدن 9 کار به عنوان مبطلات روزه، به خوبي به مؤمنين تمرين داده مي شود.
از آنجا که در آخرالزّمان دنيا با تمام جلوه ها و دام هايش انسان را به سوي خود دعوت مي کند کسب مهارت «نه» گفتن مي تواند آدمي را از بسياري از اين دام ها رهايي بخشد. يک مسلمان که شعار «لااله الا الله» را سر لوحه ي زندگي خود قرار داده است و دائماً آن را تکرار مي کند، با اين شعار ضمن «نه» گفتن به همه ي معبودهاي ساختگي، به تمرين اين مهارت و روش مي پردازد.
در اين دوره که يکي از دوره هاي پرفتنه و پر اضطراب پيچيده بشري است کسب اين مهارت بخصوص براي جوانان بسيار لازم به نظر مي رسد، زيرا گاهي با اعتماد به ايمان و اخلاق خود و يا با اعتماد به نفس، به محيط هاي آلوده و پر خطر حقيقي يا مجازي وارد مي شوند و چه بسا با ديدن يک کتاب، يک رفيق، يک تصوير و يا مشاهده ي يک صحنه ي غير اخلاقي وارد مسيري نامناسب شده و با تکرار و عادت به خطا، اسباب هلاکت خود را فراهم مي آوردند، از اينرو در اين دوران با استفاده از روش اجتناب و «نه گفتن»، يعني نديدن، نشنيدن، نخوردن، نگفتن، نرفتن، نخريدن و... مي توان در تضمين سلامت دنيا و آخرت خود گام بلندي را برداشت.
حضرت علي (عليه السّلام) در اين خصوص مي فرمايند:
(تَرَکُ الذَّنبِ أهوَنُ مِن طَلَبِ التَّوبَهِ.) (1)
«ترک گناه آسانتر از توبه کردن است.»
و اين روايت اشاره دارد به ضرب المثل معروف: «پيشگيري بهتر (آسان تر و کم هزينه تر) از درمان است.»

2- روش تقيه

از جمله روش هاي مقابله اي براي عبور از بحران ها و شرايط ويژه در مکتب تشيّع، تقيه است، تقيه در اصطلاح شيعه به معناي برنامه داشتن و پيش گرفتن يک استراتژي مناسب براي برخورد با شرايط خاص جهت حفظ نيروهاي جبهه خودي و حفظ جان و مال آن ها مي باشد.
شهيد مطهري رحمه الله در تبيين اين دو ثمر مبارزاتي مي فرمايند:
«در شيعه مفهوم معقول و خردمندانه اي وجود دارد که هم قرآن آن را تأييد مي کند (و هم روايات) و هم خرد و آن مفهوم «تقيّه» است. تقيّه عبارتست از تاکتيک معقول به کار بردن در مبارزه براي حفظ بهتر و بيشتر نيروها. بديهي است که هر فردي چه از نظر جاني و چه از نظر امکانات اقتصاديش و چه از نظر حيثيات اجتماعيش براي جبهه اي که در آن جبهه پيکار مي کند يک نيرو است، يک سرمايه است. حداکثر کوشش براي حفظ اين نيروها و سرمايه ها بايد به کار برده شود. چرا نيروها بي جهت هدر برود؟ چرا قدرت ها بي جهت ضعيف گردد بايد جبهه هر چه بيشتر قوي و نيرومند بماند. تقيّه نوعي سپر به کار بردن است در مبارزه، اين کلمه از ماده «وقي» است که به معني نگهداري است. وظيفه يک فرد مبارزه در مبارزه تنها اين نيست که حريف را بکوبد، خود نگهداري تا حد امکان نيز وظيفه مبارزه است. تقيه يعني هر چه بيشتر زدن و هرچه کمتر خوردن. به هر حال تقيه تاکتيک معقول و خردمندانه اي است در مبارزه. ولي امروز مي بينيم که اين کلمه از مفهوم اصلي خود به کلي تهيه گشته و مفهوم ضد مبارزه به خود گرفته است. از نظر عافيت طلبان، تقيه يعني از ميدان به در رفتن و صحنه را به دشمن واگذار کردن و در مقابل جرّ و بحث و جنجال پرداختن...» (2)
از آنجا که مکتب و آرمان شيعه و محبين اهلبيت خصوصاً در دوره ي آخر الزمان از سوي دشمنان تحت شديدترين فشارهاي رواني و خشن ترين تهديدات نظامي و اقتصادي واقع مي شود، اهل بيت (عليهم السّلام)، پيروان خود را در اين برهه از زمان به تقيه سفارش کرده اند تا شيعيان بتوانند ضمن حفظ خود و سرمايه هاي خود اين دوران را با کمترين خسارت پشت سر بگذارند.
در روايات معصومين (عليهم السّلام) در خصوص تقيه آمده است:
1. تقيّه، سپر مؤمن است. (3)
2. تقيّه، نيروبخش دين مؤمن است. (4)
3. تقيّه، برترين نوع عبادت خداست. (5)
4. تقيّه، دفع دشمني و دشمنان به زيباترين وجه است. (6)
تقيّه به نوبه ي خود به دو دسته ي «تقيّه خوفي» و «تقيّه مداراتي» تقسيم مي شود:
«تقيّه خوفي» جايي است که خوف بروز خطر جاني، مالي و يا آبرويي براي انسان يا ديگري برود که براي دفع اين احتمال خطر به اين نوع تقيّه سفارش شده است.
«تقيّه مداراتي» در جايي است که خوف وقوع خطراتي مانند جايگاه تقيّه خوفي وجود ندارد، اما با هدف جذب قلوب و تقويت وحدت اسلامي و به خاطر عدم تحريک دشمن به دشمني بيشتر و امکان ارتباط بين مسلمين و يا ديگر فرقه ها مماشات و همراهي با آنان مي شود.
امام رضا (عليه السّلام) در خصوص رعايت اين مهارت تا زمان ظهور امام زمان (عليه السّلام) مي فرمايند:
«همانا گرامي ترين شما نزد خدا با تقواترين و پايبندترين شما به تقيّه است. عرض شد: اي پسر پيامبر خدا! تا کي؟ فرمود: تا روزگار آن زمان معيّن و آن روزگار قيام قائم ماست. پس، هرکه پيش از قيام قائم ما تقيّه را ترک کند از ما نيست.»

3. روش صبر و استقامت

يکي از مشخصات دوره ي آخرالزّمان، رواج گناه و تباهي و فساد و هرج و مرج فرهنگي و اخلاقي است، دوره اي که در آن همه ي ارزش هاي انساني و اسلامي به مخاطره مي افتد و چه بسا ارزش ها و هنجارهايي که به ضدّ ارزش و ناهنجاري تبديل گردد. داشتن مهارت صبر و استقامت در برابر امواج سهمگين اين جريان ضدّ اخلاقي، از مهارت هاي حياتي و سرنوشت ساز براي زندگي اسلامي در اين دوران به شمار مي رود. در سخنان نوراني و راهگشاي اهل بيت (عليهم السّلام) در خصوص کسب اين مهارت سفارشات فراواني به چشم مي خورد:
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): (إنتِظارُ الفَرَجِ بِالصَّبرِ عِبادَةٌ.) (7)
«صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است.»
قال الرضا (عليه السّلام): (مَا أحسَنَ الصَّبرَ وَ انتظارَ الفَرَجِ.) (8)
«چه نيکوست صبر و در انتظار فرج بودن.»
مهارت صبر به نوبه ي خود داراي فوائد و آثار متعددي است که روايات معصومين به آن ها اشاره مي کند. در روايات در توصيف اين آثار آمده است:
1. صبر، نصف ايمان است. (9)
2. صبر، سپري در برابر فقر و مشکلات است. (10)
3. صبر، سهولت بخش سختي هاست. (11)
4. صبر، بهترين پشتيبان است. (12)
5. صبر، دوست انسان است. (13)
6. صبر، شوينده ي افسردگي و اندوه ات. (14)
7. صبر، عامل سرافرازي در برابر دشمن است. (15)
8. صبر، زيباترين لباس اخلاقي است. (16)
9. صبر، عامل کمال نفس است. (17)
10. صبر، عامل پيروزي است. (18)
11. صبر، بهترين ياور زندگي است. (19)
از يک ديدگاه عرصه هاي صبر در زندگي به سه بخش تقسيم مي گردد:

عرصه ي نخست:

صبر و استقامت در ناگواري ها.
چرا که زندگي عبارت است از مجموعه اي از ماجراها و حوادث تلخ و شيرين و رويارويي با حوادث خوشايند و ناخوشايند و مقاومت در سختي و مقابله اخلاقي با آن روي تلخ سکّه زندگي يعني بلاها و کاستي هاي زندگي و اموري چون: فقر، بيماري، فقدان نزديکان و... و طي اين مسير نيازمند صبري جميل (صبري بدون گلايه و شکوه) مي باشد.

عرصه ي دوم:

صبر و استقامت در پيروي از حق و اطاعت خدا.
پيروي از فرامين حق و حقيقت و تلاش براي موحّد زيستن و موحد مردن و اطاعت بي چون و چرا از دستورات الهي در همه ي شئون زندگي اعم از فردي، خانوادگي و اجتماعي از عرصه هاي صبر و استقامت است که انسان را به سعادت دنيا و آخرت مي رساند.

عرصه ي سوم:

صبر و استقامت در برابر خطاکاري و خواسته هاي نفس، پايداري در برابر انواع گناهان با توجه به جذابيت ها و لذت بخشي آن ها.
حال با توجه به حضور غير قابل گريز در اجتماع و با توجه به ضرورت و نياز به روابط اخلاقي، سياسي و اجتماعي و اقتصادي بيشمار و زمينه ي ابتلاء به انواع بلاها و خطاها صبر و پايداري چون کشتي مطمئني در برابر سيل تمايلات و خواسته هاي نامشروع نفس، انسان را از غرق شدن در درياي متلاطم دنيا مصون مي دارد. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در ترسيم اين سه عرصه ي صبر مي فرمايند:
(الصَّبرُ ثَلاثَهٌ: صَبرٌ عِند المُصيبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَي الطَّاعَة وَ صَبرُ عَنِ المَعصِيَةِ.) (20)
«صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصيبت و صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه.»
در هر دوره اي و بخصوص در دوره ي آخرالزّمان ما نيازمند هر سه نوع صبر بويژه صبر در برابر گناه مي باشيم و بايد علاوه بر احراز اين فضيلت در خود، ديگران را نيز به کسب آن تشويق نمائيم، چنانچه در تاريخ صدر اسلام پس از نزول سوره ي عصر - که در آن مؤمنين به توصيه يکديگر به صبر فرمان داده شده اند - مؤمنين هنگام وداع با يکديگر اين سوره را تلاوت مي کردند.

4- روش شنا در جهت خلاف آب

در نظام تربيتي اسلام و قرآن يک انسان مؤمن با اقتدار ايماني و اراده ي محکم بايد هنر شنا کردن در خلاف جريان در رودخانه ي زندگي را داشته باشد. يعني خود را به امواج نسپارد و تحت تأثير جريانات باطل اجتماعي و امواج سهمگين گناه و تبليغات عادات و رسومات و مد و مدپرستي قرار نگيرد. قرآن در وصف مؤمنيني که خود را در برابر خيل عظيم جبهه ي باطل نمي بازند مي فرمايد:
(الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ.) (21)
«مؤمنان کساني هستند که چون مردم (منافق) به ايشان گفتند: بي شک مردم (کافر) بر ضدّ شما گرد آمده اند، پس از آن ها بترسيد (آنان به جاي ترس) بر ايمانشان بيافزود و گفتند: خداوند ما را کفايت مي کند و او چه خوب نگهبان و ياوري است.»
از سوئي قرآن اکثريت (عوام الناس و اهل دنيا) را مذمت کرده و مي فرمايد:
* أَكْثَرُهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (بقره / 100)
* أَكْثَرُهُمْ لاَ يَفقَهُون
* أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعلَمُون (انعام / 37)
* أَكْثَرُهُمْ الفاسِقُون (آل عمران / 110)
* أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعقِلُون (مائده / 103)
* أَكْثَرُهُمْ يَجهَلُون (انعام / 111)
* و لا تَجِدُ أکثَرَهُم شاکِرين (اعراف / 17)
* وَ ما يَتَّبِعُ أکثَرُهُم إلّا ظَنّاً (يونس / 36)
* أکثَرُهُم لا يَشکُرُون (يونس / 60)
* أَكْثَرُهُمْ الکافِرُون (نحل / 83)
* أَكْثَرُهُمْ لِلحَقِّ کارِهُونَ (مؤمنون / 70)
* أَكْثَرُهُمْ کاذِبُون (شعراء / 223)
* أَكْثَرُهُمْ مُشرِکين (روم / 42)
و از سوئي در کلام ناب علوي، مهارت و هنر اولياي الهي اين گونه تبيين شده است:
(إنَّ أولياء الله هَمَ الَّذينَ نَظَرُوا إلي باطِنِ الدُّنيا إذا نَظَرَ النّاس إلي ظاهِرِها و اشتَغَلُوا بِآجِلِها إذا اشتغل النّاسُ بِعاجِلِها...) (22)
«همانا اولياي الهي کساني هستند که به باطن و حقيقت دنيا نظر کرده اند آن زمان که مردمان به ظاهر دنيا مي نگرند و مشغول آينده آن (آخرت) در حالي که مردم مشغول نقد دنيا هستند.»
نيز آن حضرت فرمودند:
(خالِطُوا النّاس بِأبدانِکم وَ زايِلُوهُم بِقُلُوبِکُم و أعمالِکُم.) (23)
«با بدن هايتان با مردم در ارتباط باشيد و با دل ها و اعمالتان از آنان فاصله بگيرد.»
در دوره ي آخرالزّمان کسب چنين مهارتي با کوشش و مراقبت شديد ممکن مي گردد.
امام صادق (عليه السّلام) پس از بيان اوضاع نابسامان اين دوره به شيعيان خود سفارش مي کند که از اخلاق مردمان آن عصر پرهيز نمايند و تلاش کنند برخلاف اين موج حرکت نمايند:
(فَکُن مُتَرَقِّباً وَ اجتَهدِ لِيَراکَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ في خِلافِ ما هُم عليه.) (24)
«پس مراقب باش و بکوش خداوند تو را در مسير خلاف سير و سيره آنان (اهل آخرالزّمان) ببيند.»
همچنين ايشان مي فرمايند:
(خَيرُ النّآسِ يَومَئِذٍ مَن يَلزِم نفسَهُ و يَختفي في بيته عَن مُخالطةِ النّاس.) (25)
«بهترين مردم در آن روز (آخرالزّمان) کسي است که ملازم نفس خود باشد و در خانه اش بماند و از ارتباط گسترده با مردم منحرف دوري کند.»

5- روش مراقبت

- قال الصادق (عليه السّلام): (فَکُن مُتَرَقِّباً...) «پس مراقب باش...»
مراقبت به معناي محافظت از خود در برابر شرايط بد، افراد ناباب و انديشه هاي ناسالم و رفتارهاي اشتباه است. کسب مهارت مراقبت بويژه در دوره ي آخرالزّمان براي سالم ماندن، بسيار ضروري است، چرا که در صورت عدم مراقبت از خود، ممکن است انسان به وادي هلاکت بيافتد.
قرآن مي فرمايد:
- (يا أيُّهَا الَّذينَ آمنوا قُوا أنفُسَکُم وَ أهليکُم ناراً...) (26)
«اي کساني که ايمان آورده ايد، خود و خانواده هاي خود را از آتش جهنم حفظ نماييد.»
- (يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيکُم أنفُسَکُم لا يَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إذا اهتَدَيتُم.) (27)
«اي کساني که ايمان آورده ايد مراقب خود باشيد! اگر شما هدايت يافته ايد: گمراهي گمراهان به شما زياني نمي رساند.»
حضرت علي (عليه السّلام) مي فرمايند: (إجعَل مِن نَفسِکَ علي نَفسِکَ رَقيباً.)
«از خود براي خود مراقبي به گمار.»
براساس اين فرموده ي اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در هر انسان دو «من» وجود دارد: «من» حيواني و «من» متعالي. و ما موظفيم «من» متعالي خود را مربي و نگهبان «من» حيواني خويش قرار دهيم.
مصاديق مراقبت از خويش عبارتند از:
* مراقبت از خويش نسبت به خدا احساس حضور دائمي در محضر او
* مراقبت از خويش نسبت به امام زمان.
* مراقبت از دل و انديشه در برابر تمايلات، افکار و صفات نکوهيده.
* مراقبت از اعضاء و جوارح در برابر گناهان جوارحي.
* مراقبت از خود در برابر بيماري هاي جسمي و خطرات جاني.
* مراقبت خود از حرام خواري و رزق ناپاک.
* مرابت از خود در مجالس آلوده به گناه.
* مراقبت از خود در برابر آتش غضب الهي و جهنّم.
* مراقبت از خويش در برابر دشمنان و بيگانگان.
* مراقبت از خانواده و اموال خويش.
* مراقبت از مردم خود و وطن خويشتن.

6. روش سکوت و گزيده گويي

يکي از مهارت هاي لازم براي سالم زيستي ديني و معنوي در آخرالزّمان، مهارت سکوت معنادار و گزيده گويي است. در روايات اهل بيت و علم اخلاق، سکوت معنا دار و حکيمانه نوعي عبادت محسوب مي شود و فوائد بسياري بر آن مترتّب است، اما بر اساس پيش بيني پيشوايان دين نسبت به دوره ي آخرالزّمان، کسب مهارت سکوت در اين دوره نه تنها عبادت که شيوه اي مقابله اي براي حفاظت از خود در برابر آسيب ها و آفات و تضمين کننده ي پايداري ايمان به شمار مي آيد.
امام صادق (عليه السّلام) در خصوص کنترل زبان در اين دوران مي فرمايند:
(کَفُّوا ألسِنَتِکُم...) (28)
«زبان هاي خود را کنترل کنيد.»
فوائد و آثار سکوت بجا در روايات اهل بيت عبارتند از:
1. دوري شيطان.
2. ياري دين خود.
3. جلب محبت ديگران.
4. افزايش هيبت و وقار.
5. سالم ماندن از آفات زمانه.
6. کسب حکمت و سلامت.
7. ايمني يافتن از لغزش ها.
8. رفعت مقام يافتن.
9. ايجاد زمينه ي انديشيدن.
10. فزوني انديشه و نورانيت دل. (29)
مرحوم فيض کاشاني در رابطه با ارزش سکوت و خاموشي و کنترل زبان مي فرمايند:
«زبان از نعمت هاي بزرگ خدا و از لطائف صنع احديت است. زبان عضوي است کوچک ليکن طاعت و جُرم آن بس بزرگ است، چه آن که بديهي است ايمان و کفر که آخرين پايه طاعت و طغيان است غير از شهادت زباني از راه ديگر ثابت نمي شود. به علاوه هر موجود يا معدوم، خالق يا مخلوق، خيالي يا علمي، ظنّي يا وهمي همه ورد زبانند و زبان متعرّض اثبات و نفي آن هاست چه آن که هر معلوم حق يا باطل را به زبان تعبير مي کنند و ثابت است که علم همه موجودات را شامل مي شود و همه چيزها موجود به علم اند و اينگونه خاصيت منحصر به زبان است که از همه چيز گفتگو مي کند ليکن ساير اعضاء ويژه محسوسات تنها به امور مربوط به خود اختصاص دارند چنان که چشم رنگ ها و شکل ها را مي بيند و گوش صداها را مي شنود و دست اجسام را حس مي کند و ساير اعضاء امور مربوط خود را درک مي نمايند.
زبان در ميدان وسيعي خارج از حد و انتها به جولان مي پردازد. هم در ايجاد خير يد طولاني دارد و هم در پيدايش شرّ نيروئي بسيار قوي. بنابراين اگر کسي زبان را به حال خود گذارد و عنانش را در دست اختيار او دهد شيطان پيش آهنگ او شده بهر ميداني که بخواهد او را مي برد و به هر وادي که اراده کند او را مي افکند تا بالاخره او را به بند هلاکت مبتلا سازد. چنان که همين مضمون از مصدر جلال نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) صدور يافته است:
«آيا جز اين است که مردمي که بر رو در آتش مي افتند تنها به جهت دور کرده هاي زبان آن هاست.»
کسي که بخواهد از شرّ زبان ايمني يابد بايستي آن را با زمام شرع مهار کند و جز در اموري که به نفع دين و دنياي اوست به حرکت در نياورد و دهانه از آن برنگيرد و از هر چه به زيان دنيا و آخرت اوست از آن جلوگيري کند و متوجه باشد که اين دو موضوع بسيار امر مشکلي است و کسي که بخواهد مطابق با مقتضاي آن عمل کند با دشواري زيادي روبرو مي شود. عاصي ترين اعضاء آدمي زبان اوست، چه انسان در حرکت دادن آن رنجي متحمل نمي شود و در آزاد گذاشتن آن مؤنه اي به کار نمي برد به اين جهت مردم در احتراز از آفات و شرّش سهل انگاري مي نمايند و از شکارگاه ها و راه هاي آن که از بزرگترين وسايل گمراهي شيطان است دوري نمي کنند.
از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) وارد شده:
- «کسي که سکوت اختيار کند نجات يابد.»
- «سکوت حکمت است و آن ها که سکوت اختيار کنند کم اند.»
- «زبانت را نگهدار که آن مانند صدقه ايست که از جانب خودت مي دهي.»
- «بنده از حقيقت ايمان استفاده نمي کند تا زماني که زبان خود را حفظ نمايد.»
- «کسي که بداند کجا و کي بايد سخن گويد، گفتار او کم شود مگر به اندازه اي که رفع احتياج او نمايد.» (30)

7. روش خودافزايي اخلاقي

از جمله شيوه هاي لازم براي زندگي دوره ي آخرالزّمان مهارت خودافزايي اخلاقي است. خودافزايي اخلاقي به معناي تحصيل زيبائي هاي اخلاقي و زينت آرايي روح به مکارم اخلاقي و شخصيت افزايي معنوي خود مي باشد.
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هدف بعثت خويش را اتمام مکارم اخلاقي و زيباسازي روح و روان بشريت معرفي مي کنند. آراسته شدن دل به زيبائي هاي معنوي و صفات پسنديده داراي آثار و منافع بيشمار دنيوي و آخرتي است که روايات اهل بيت (عليهم السّلام) به اين آثار اشاره مي نمايند. برخي از اين آثار عبارتند از:
1. گوارا شدن زندگي.
2. منظور شدن پاداش جهاد در راه خدا.
3. سنگين شدن ترازوي اعمال.
4. محبوبترين و نزديکترين فرد به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شدن.
5. رفعت مقام يافتن.
6. گشايش اقتصادي و توسعه ي رزق.
7. زياد شدن دوستان.
8. طولاني و با برکت شدن عمر.
9. کفّاره ي گناهان به شمار آمدن.
10. آباداني و عمران شهرها.
از آن جا که در دوره ي آخرالزّمان زيبائي هاي اخلاقي به شدت آسيب ديده و ارزش هاي اخلاقي به ضد ارزش تبديل شده و مرزهاي پاکي مورد تجاوز دنياطلبان و دشمنان دين قرار مي گيرد، آشنايي با منافع و آثار زيبائي هاي اخلاقي و تلاش براي آراستن خود به آن ها امري ضروري مي باشد.
به فرموده ي پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، در آن زمان اولين ارزش هاي اخلاقي که از بين مي رود، حياء و امانتداري است. در آن عصر، هر چند انسان ها صورتي زيبا و آراسته دارند اما سيرت آنان بسيار زشت و ناپسند است، آنان نه تنها امر به معروف و نهي از منکر نمي کنند که امر به منکر و نهي از معروف نيز مي نمايند.
در چنين دوره اي انسان هاي با اراده و معتقد، در تحصيل فضائل اخلاقي مي کوشند و به عنوان منتظري واقعي، اصلاح جهاني را از خود شروع مي نمايند و مسلماً چنين افرادي شايسته ي آن مي شوند که روزي زير پرچم مصلح کلّ، براي ساختن جهاني پاک، وارسته و آراسته به زيبائي هاي اخلاقي به پا خيزند.
و چه زيباست فرمايش امام صادق (عليه السّلام) که در اين خصوص فرمودند:
(مَن سَرَّ أن يَکُونَ مِن أصحابِ القائِمِ فَليَنتَظِر وَ ليَعمَلِ بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الأخلاقِ و هو مَنتَظِرٌ.) (31)
«هر کس شادمان مي شود از اينکه از اصحاب قائم باشد، پس بايد منتظر بوده و ورع و نيکوئي هاي اخلاقي را در پيش گيرد.»

پي نوشت ها :

1. بحارالأنوار / ج 70 / ص 364
2. علل گرايش به ماديگري / ص 123.
3. ميزان الحکمه / ح 22491
4. ميزان الحکمه / ح 22492
5. ميزان الحکمه / ح 22495
6. ميزان الحکمه / ح 22497
7. الدعوات للراوندي / 41 / 101
8. بحارالأنوار / ج 12 / ص 379
9. قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): (إنَّ الصَّبرَ نِصفُ الايمان.) «ميزان الحکمه / ح 10044»
10. قال علي (عليه السّلام): (الصّبرُ جُنَّهُ مِنَ الفاقَه.) «ميزان الحکمه / ح 10029»
11. قال علي (عليه السّلام): (الصَّبرُ يُهَوِّنُ الفجيَعة.) «ميزان الحکمه / ح 10041»
12. قال علي (عليه السّلام): (الصَّبرُ أعوَدُ شيءٍ عَلَي الدَّهر.) «ميزان الحکمه / ح 10028»
13. قال علي (عليه السّلام): (العقل خليلُ المَرءِ و الحِلمُ وَزيرُهُ و الرِّفقُ والِدُهُ و الصَّبر من خَيرِ جُنُودِهِ.) «ميزان الحکمه / ح 10049»
14. قال علي (عليه السّلام): (إطرَح عَنکَ الهُمُومَ بِعَزائِمِ الصَّبرِ وَ حُسنِ اليقين) «ميزان الحکمه / ح 10052»
15. قال علي (عليه السّلام): (الصَّبرُ يُرغِمُ الأعداء) «ميزان الحکمه / ح 10035»
16. قال علي (عليه السّلام): (الصَّبرُ... و أشرَف خلائِقِ الأنسانِ.) «ميزان الحکمه / ح 10019»
17. قال علي (عليه السّلام): (بِالصَّبرِ تُدرَکُ مَعالِي الأمور.) «ميزان الحکمه / ح 10059»
18. قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): (إنَّ النَّصرَ مَعَ الصَّبرَ.) «ميزان الحکمه / ح 10068»
19. قال علي (عليه السّلام) (الصَّبرُ عَونٌ عَلي کُلِّ أمرٍ.) «ميزان الحکمه / ح 10037»
20. ميزان الحکمه / ح 10100
21. آل عمران / 173
22. بحارالأنوار / ج 66 / ص 319
23. بحارالأنوار / ج 2 / ص 79
24. الکافي / ج 8 / ص 42
25. يوم الخلاص / ص 722
26. تحريم / 6
27. مائده / 105
28. بحارالأنوار / ج 72 / ص 82
29. ميزان الحکمه / باب الصَّمت
30. حقايق / فيض کاشاني / صص 151-152
31. بحارالأنوار / ج 52 / ص 140

منبع مقاله : 
نيلي پور، مهدي؛ (1390)، مهارت هاي زندگي، نشر اصفهان: مرغ سليمان، چاپ دوم




 



تعداد بازدید از این مطلب: 37
موضوعات مرتبط: زندگی خوب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود