مهارت های زندگی(مهارت خودآگاهی)
مرجع سخنرانی ها و آثاراستاد علی اکبر داراب کلائی
استاد علی اکبر داراب کلائی ، دارابکلاء شهر ساری متولدشدند ایشان در سن 17 سالگی وارد حوزه شدند . و برای ادامه تحصیل به شهر مشهد مقدس عزیمت نموده و دروس حوزه را تا سطح خارج در حوزه علمیه این شهر ادامه دادند .درحال حاضرساکن تهران میباشند که در زمینه خانواده و سبک زندگی و مسائل روز مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده است. برای کسب اطلاع بیشتر به قسمت زندگینامه مراجعه فرمایید.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت تحلیلی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و آدرس dalel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 243
بازدید دیروز : 31
بازدید هفته : 243
بازدید ماه : 459
بازدید کل : 10262
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار مطالب

کل مطالب : 302
کل نظرات : 9

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 243
باردید دیروز : 31
بازدید هفته : 243
بازدید ماه : 459
بازدید سال : 1364
بازدید کلی : 10262
مهارت های زندگی(مهارت خودآگاهی)

مهارت های زندگی(مهارت خودآگاهی)


مقدمه

يکي از مراحل زندگي بشر، مرحله دنياست که شامل سه اتفاق عمده ي: تولد (ورود)، زندگي (حضور) و مرگ (خروج) مي باشد.
انسان در تولّد و مرگ و اصل زندگي اختياري ندارد، اما در چگونگي و نوع زندگي مختار است و شايسته است براي کسب حيات طيّبه، زيستني آگاهانه، خردمندانه و سعادتمندانه همراه با سلامت جسم و توجه به آينده اي روشن تلاش نمايد.
براي کسب حيات طيبه با نگاه متقارن به دنيا و آخرت توجه به پنج نوع تربيت براي بشر ضروري است:
1. تربيت جسمي
2. تربيت عاطفي
3. تربيت عقلاني
4. تربيت ديني
5. تربيت اجتماعي
چرا که نيل به سعادت و خوشبختي واقعي بشر در بُعد فردي، خانوادگي و اجتماعي مرهون کسب توانمندي و موفقيت در اين پنج نوع تربيت جهت «شکوفاسازي شخصيت خود و اداره ي زندگي» و «برقراري ارتباطات موفق جمعي تا حد تأثيرگذاري مثبت» و «ارتباط عميق با خداست».
کارشناسان تربيتي به بخشي از آگاهي ها و توانايي هاي انسان که براي دستيابي به يک زندگي موفق مورد نياز است، «مهارتهاي زندگي» مي گويند. در اين مقاله به تبيين و تشريح راهکارهاي داشتن يک زندگي سالم و مهارتها و روش هاي مقابله اي مورد نياز مي پردازيم.

تعريف «مهارت» و «مهارت هاي زندگي» و تقسيمات آن

1- تعريف مهارت:

- مهارت يعني توان بالقوه اي که از طريق تمرين بدست مي آيد.
- مهارت قابليتي است که با اطمينان معين و صرف حداقل انرژي يا زمان کاري به نتيجه مي رسد.

2- تعريف مهارت هاي زندگي:

مهارت هاي زندگي يعني داشتن توانايي هاي لازم براي اقدام و عمل مؤثر در شرايط متغير زندگي.
* مجموعه اي از توانايي هاست که زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را براي انسان فراهم مي آورد.
* مهارت هاي زندگي مهارت هايي است که زندگي موفقي را براي ما رقم مي زند. (1)
* مهارت هاي زندگي، توانايي هايي هستند که به ما کمک مي کنند تا در موقعيت هاي مختلف عاقلانه و صحيح رفتار کنيم و رفتاري سازگارانه با خود و ديگران داشته باشيم.
* سازمان بهداشت جهاني مهارت هاي زندگي را شامل توانايي هاي آدمي جهت رفتارهاي مثبت و انطباق پذير با ديگران مي داند که او را قادر مي کند با چالش ها و نيازمندي هاي روزانه به گونه اي مؤثر رو به رو سازد. (2)
* سازمان يونيسف نيز مهارت هاي زندگي را شامل تمهيداتي براي تحوّل و يا تغيير رفتار مي داند تا ميان سه حيطه ي دانش، بينش (طرز نگرش) و منش موازانه اي برقرار سازد. (3)
اما از آنجا که يک زندگي موفّق و آرماني، زندگاني است که سعادت دنيوي و اخروي يک انسان را تأمين کند در يک تعريف جامع مي توان گفت:
«مهارت هاي زندگي، شامل دانستني ها، نگرش ها و توانايي هاي لازمي است که علاوه بر رساندن انسان به حد بالندگي و شکوفائي همه جانبه، انسان را براي عبور از گردنه ي مشکلات و چالش هاي زندگي موفق کرده و او را قادر مي سازد در برابر نابساماني ها بهترين موضع را اتخاذ کرده و با مديريت بهينه آن ها را کنترل نمايد و از اين طريق به سعادت دنيوي و اخروي خويش نائل آيد.»
دستيابي به تمامي مهارت هاي گوناگون زندگي انسان را کمک مي کند تا در همه ي عرصه ها پيروز شود، اما با وجود تعدّد، تنوع و پراکندگي مهارت هاي زندگي لازم است تلاش مجدّانه اي براي دستيابي به چهارچوب منسجمي در اين خصوص به عمل آيد.
به همين دليل مهارت هاي زندگي را از حيث موضوع، ماهيت و محتوا مي توان به چند حيطه تقسيم نمود، تا ضمن شناخت آسان تر در تحصيل آن نيز بتوانيم به تدريج برنامه ريزي لازم را به عمل آوريم.

1. مهارت هاي فکري - ذهني:

شامل مهارت تصميم گيري، مهارت حلّ مسأله، مهارت تفکّر خلاق، مهارت تفکّر نقّاد، انتخاب هدف و نظاير آن مي شود.

2 . مهارت هاي ارتباطي - اجتماعي:

شامل مهارت دوست يابي، مهارت ارتباط مطلوب با ديگران، مهارت جرأت ورزي (ابراز وجود)، مهارت «نه» گفتن، مهارت ارتباط مطلوب با خانواده و نظاير آن مي شود.

3. مهارت هاي شناختي (معرفتي):

شامل شناخت خود، خدا، خلق (خانواده و ديگران) و خلقت (جهان هستي) مي شود.

4 . مهارت هاي عاطفي (احساسي):

شامل همدلي، همدردي، هنر خوب شنيدن، مديريت استرس و نظاير آن مي شود.

5. مهارت هاي نگرشي:

شامل نگرش به دنيا، ماهيت انسان، جايگاه ارزش ها، معنا و مفهوم زندگي، سبک اسنادي و نظاير آن مي شود. (4)
نيز از منظري ديگر مي توان مهارت هاي زندگي را به چهار دسته ي ديگر تقسيم بندي نمود:
مهارت هاي رفتاري (مانند: برقراري ارتباط مؤثر با همسالان و بزرگسالان)
مهارت هاي شناختي (مانند: تصميم گيري مؤثر)
مهارت هاي ميان فردي (مانند: مثبت بودن)
مهارت هاي درون فردي (مانند: هدف گزيني)
از منظري ديگر، مهارت هاي زندگي در شش حيطه بررسي مي شود که عبارت است از: خود، خانواده، شغل، جامعه، اوقات فراغت و معنويت. (5) البته علاوه بر تقسيم بندي هاي مذکور، طبقه بندي هاي ديگري نيز براي مهارت هاي زندگي وجود دارد.

مهارت خودآگاهي و ارتباط با خود

قرآن کريم مي فرمايد: (يَا أيَّها الَّذين آمنوا عَليکُم انفُسَکم...)
«اي کساني که ايمان آورده ايد! مراقب خود باشيد...»
از جمله مهارت هاي لازم و از سودمندترين، کليدي ترين و با فضيلت ترين شناخت ها، معرفت نفس و کسب مهارت خودآگاهي و توانائي ارتباط با خود مي باشد.
خودآگاهي به معناي شناخت ويژگيها، توانمندي ها، استعدادها، علائق و نيازمندي هاي جسمي و روحي و درک صحيح از خود با توجه به نقاط ضعف و قوت خود مي باشد و به تعبير ديگر خودشناسي عبارت است از شناخت ويژگي هاي عمومي انسان به همراه شناخت ويژگي هاي خصوصي خود با هدف خودسازي و مديريت بر خود.
براي داشتن يک خودآگاهي کامل تمرکز بر شناخت هشت محور ضروري است:

1. عضو شناسي (بدن شناسي):

شناخت ويژگي هاي جسمي خود و توانائي ها و ضعف هاي فيزيکي براي بکارگيري اعضاء و جوارح و مديريت صحيح بدن در خصوص فعاليت هاي روزمره.

2. روان شناسي:

شناخت زمينه هاي معنوي و تربيتي خود و کشف ظرافت ها و استعدادهاي دروني براي انتخاب مسير رشد و کمال.

3 . نعمت شناسي:

شناخت فرصت ها و دارايي هايي که خداوند براي رشد ما فراهم آورده است و تلاش براي بهره برداري صحيح از اين نعمت ها به عنوان شکر واقعي قبل از آنکه اين نعمت ها از دست بروند و يا به نقمت تبديل گردند.
بسياري از داده هاي الهي براي انسان شناخت شده نيست و از اينرو نه شکري در برابر آنها صورت مي گيرد و نه استفاده اي از آنها مي شود، بنابراين کشف اين نعمت ها در مرحله ي اوّل از اهميت ويژه اي برخوردار است.
امام صادق (عليه السّلام) مي فرمايند:
(کم مِن مُنِعمٍ عليه وَ هُوَ لا يَعلَم.) (6)
«بسا کسي که نعمتي به او ارزاني شده است و خودش نمي داند.»
پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز فرمودند:
(أحسِنُوا مُجاوَرَهَ النِّعَمِ، لا تَمَلُّوها وَ لا تُنَفِّروها، فَإنَّها قَلَّما نَفَرَت مِن قَومٍ فَعادَت إلَيهم.) (7)
«همسايه ي خوبي براي نعمتها باشيد، آنها را آزرده و فراري نکنيد، زيرا به ندرت پيش مي آيد که نعمتي از مردمي بگريزد و دوباره به ميان آنان برگردد.»
امام رضا (عليه السّلام) فرمودند:
(أحسِنوا جِوارَ النِّعَم فإنَّها و حَشِيَّهٌ ما نَأت عن قومٍ فَعادَت إلَيهم.) (8)
«با نعمت ها خوش همسايگي کنيد، زيرا که نعمت ها رمنده اند و اگر از مردمي برمند دير به سوي آنان باز نمي گردند.»

4 . حق شناسي و تکليف شناسي:

شناخت حقوق و تکاليف فردي از محورهاي مهم خودآگاهي است، زيرا انسان از يک سو صاحب حقوقي است که بايد براي استيفاي آن ها بکوشد و از سويي تکاليف و وظايفي متوجه اوست که بايد اوّل آن موارد را بشناسد و آنگاه براي اداي آنها قيام کند.
به طور کلي هيچ حقي براي انسان ثابت نيست مگر آنکه در مقابلش تکليفي متوجه اوست و انسان عاقل کسي است که اداي تکاليفش را بر استيفاي حقوقش مقدم بدارد زيرا اگر تکليفي از کسي ساقط شود بايد در برابرش پاسخگو باشد اما اگر از کسي حقّي ضايع شد روزي به آن حق خواهد رسيد، حال يا در دنيا و يا در آخرت.

5. شناخت ويژگي هاي اختصاصي:

هر انساني داراي خصوصيات و صفات انحصاري خاصّي است، صفاتي که به صورت انحصاري در يک انسان نسبت به ديگران وجود دارد، زيرا هر کس همانگونه که خطوط سر انگشتانش با ديگران متفاوت است، ويژگيهاي خدادادي منحصر به فردي هم دارد که در صورت شناسايي و شکوفاسازي آن صفات، فرد مي تواند به موفقيت هاي چشمگيري در آن زمينه نائل آيد، از اينرو در توصيه اي حکيمانه و تربيتي گفته شده است: «آنچنان باش که هستي.»

6 . کاستي شناسي خود:

شناخت نواقص و کاستي هاي وجودي خود براي برطرف ساختن آنها به عنوان رفع موانع رشد، از مهم ترين محورهاي خودآگاهي و خود افزايي به شمار مي رود. در اين ميان کم نيستند کساني که يا از عيوب و نواقص شخصيتي خود غافلند و يا مشغول شناسايي عيوب ديگران مي شوند که در هر دو صورت دستاوردي جز هلاکت و رکود براي آنان به جاي نمي ماند. روايات اهل بيت (عليهم السّلام) شناخت کاستي هاي روح را مهمترين معرفت براي هر کس معرفي مي کند.
حضرت علي (عليه السّلام) فرمودند:
(مَعرِفَةُ المَرءِ بِعُيُوبِهِ أنفَعُ المَعارِف.) (9)
«معرفت آدمي نسبت به عيوبش، سودمندترين شناخته است.»
و يا در حديث ديگري مي فرمايند:
(أفضَلُ النَّاس مَن شَغَلَتهُ مَعايِبُهُ عَن عُيوبِ النَّاس.) (10)
«بهترين مردم کسي است که عيبهاي خودش، او را از عيبهاي مردم باز دارد.»

7. قدرشناسي خود:

قدرشناسي و شناخت قداست، عظمت و ارزش والاي انسان در ميان مخلوقات که خداوند او را به عنوان خليفه الله و جانشين حق در زمين معرفي کرده است، از محورهاي قابل توجه و بنيادين خودشناسي محسوب مي شود. حضرت علي (عليه السّلام) در اين خصوص مي فرمايند:
(يَنبَغي لِمَن عَلِمَ شَرَفَ نَفسِهِ أن يُنَزِّهَها عَن دَناءَةِ الدُّنيا.) (11)
«کسي که به شرافت نفس خود پي برده باشد، سزاوار است که آن را از پستي دنيا منزّه دارد.»
(مَن عَرَفَ قَدرَ نَفسِهِ لَم يُهِنهَا بِالفانِياتِ.) (12)
«کسي که ارزش خود را بشناسد، خويشتن را با امور فناپذير خوار نگرداند.»

8- شناخت افکار منفي خودآيند و مقابله با آن ها

يکي از مؤلفه هاي خودآگاهي و ارتباط با خويشتن، شناخت و مهار افکار منفي خودآيند و يا افکار مزاحم و خلاصي از آنها است که در اصطلاح عرفاء و علماي علم اخلاق نفي خواطر ناميده مي شود.
نفي خواطر عبارت است از تسخير (ذهن و) قلب و حکومت بر آن، تا سخني نگويد و عملي انجام ندهد و تصور و خاطره اي، بر او وارد نشود مگر به اذن و اختيار صاحب آن. (13)
از جمله خصوصيات انسان بويژه در سنين جواني و يا برخي از حالات و مقاطع دشوار زندگي مانند: حالات تنهايي، افسردگي، خستگي، بيماري، زمان تجربه ي يک شکست و حتي خواب آلودگي و گرسنگي و... درگير شدن با افکار مزاحم، خواطر آزار دهنده و تخيّلات ناخواسته منفي است؛ مهار اين دسته از افکار و خواطر يکي از مراحل موفقيت در زندگي و از عوامل مؤثر جهت تمرکز حواس و نيز طي نمودن يکي از منازل سير و سلوک عرفاني مي باشد.
به گفته ي عرفاء عبور از اين منزل سلوکي، از سخت ترين مراحل عرفان عملي است، زيرا داشتن يک دل فارغ از خواطر و کسب قدرت تمرکز علمي و تقويت حضور قلب، شرط اصلي تقرِّب به خداوند و درک محضر اوست و به همين دليل در نماز (و ساير عبادات ديني) به توجه قلبي و نفي خواطر و نفي اغيار از حريم دل اهميت بسياري داده شده است و از مهمترين علل اين اهتمام دين به حضور قلب آن است که نتايج تربيتي نماز و عبادات ديگر به همراه درک لذت مناجات و آرامش قلبي تنها از اين طريق ميسّر خواهد شد.
لازم به ذکر است در کتب عرفاني براي نفي خواطر رهنمودها و توصيه هايي مانند: تلاوت مداوم قرآن و خلوت هاي توأم با ذکر و يا فکر معني دار وجود دارد که علاقه مندان مي توانند براي کسب اطلاع بيشتر به آنها مراجعه کنند. (14)
امّا در علم اخلاق و کتب تربيتي براي کنترل «افکار منفي خودآيند» و يا افکار مزاحم، دو راهکار اساسي توصيه شده است:

1. راهکار پيشگيرانه:

مراد از اين راهکار، پيش بيني تمهيداتي براي جلوگيري از توليد اين افکار در ذهن است، مثلاً کنترل چشم از مشاهده صحنه هاي نامربوط و بر هم زننده روان و صحنه هاي نامشروع، حرام و زائد.
کنترل گوش از شنيدن سخنان بيهوده، شنيدن معايب مردم و موسيقي هاي حرام، مکالمات نامشروع و زائد (لغو).
کنترل زبان از گفتن سخنان گزنده، اهانت، تحقير، افشاگري، حرام و زائد، زيرا از مهمترين عوامل توليد کننده ي افکار منفي، استفاده ي نابجا از حواس ظاهري مي باشد.

2 . راهکار درماني (رفعي):

مراد از اين راهکار آن است که هرگاه چنين افکاري به ذهن انسان خطور کرد، با چه شيوه هايي مي توان با آنها مبارزه کرد و ذهن و فکر را از وجود آن ها تخليه نمود.
برخي از اين شيوه ها عبارتند از:
1. نوشتن افکار و تخيّلات مزاحم به صورت روزانه (15)
2. تمرين و تلاش براي کسب حضور قلب و تمرکز حواس در نماز و سپس سرايت آن به ساير بخش هاي زندگي.
3. تمرين تمرکز حواس و تخيِّل با استفاده از شيوه هاي علمي آن (مثلاً يک آدم برفي را در ذهن بسازيد و سپس در ذهن آن را ذوب کنيد، مراحل باز شدن يک غنچه گل را در ذهن مرور کنيد، عدد 400 را تصور کنيد و 10 تا 10 تا از آن کم کنيد، يک مسافرت ذهني براي خود ترتيب دهيد و...)
4. بازگو کردن افکار، ايده ها و تخيّلات مزاحم براي فردي امين و رازدار
5. مراجعه با روانپزشک و مشاوره ي باليني و ديني
6. تبديل افکار مزاحم به اثرهاي هنري (مانند: داستان، رمان، شعر، نقاشي و...)
7. انجام کارهاي عقب افتاده، چرا که معمولاً کارهاي عقب افتاده موجب توليد افکار مزاحم در ذهن مي شوند.
8. ورزش و تفريح به موقع، چون ضعف جسماني گاهي منشأ آسيب پذيري فکري و توليد افکار مزاحم خواهد شد.
9. حل مشکلات خانوادگي خود و تصحيح روابط خانوادگي؛ چرا که مشکلات خانوادگي از سرچشمه هاي توليد افکار مزاحم است.
10. توبه و استغفار، چرا که رسوبات گناه، روح و روان را آزار مي دهند.
11. اجتناب از ناهنجاري هاي اخلاقي و رذائل اخلاقي (مانند: کينه، حسادت و...).
لازم به ذکر است يکي از مهمترين عوامل توليد افکار منفي خودآيند، خطاهاي شناختي مي باشد که با عناوين گوناگوني در کتب تربيتي از آنها ياد مي شود.
منظور از خطاهاي شناختي، ديدگاه هاي ناصحيح و غير واقعي افراد نسبت به خدا، خود، ديگران و يا حتي طبيعت است. برخي از خطاهاي شناختي عبارتند از:

1. ذهن خواني:

در اين عارضه فرد با پيش داوري منفي نسبت به ديگران تلاش مي کند احساسات، افکار و ارتباطات ديگران را حدس بزند. مثل اينکه چنين فردي با خود مي گويد: «ديگران فکر مي کنند من شخص پر ادّعايي هستم.» «آنها حتماً از من بدشان مي آيد.» و...

2 . بي توجهي به اُمور مثبت:

در اين عارضه، فرد با زدن عينک بدبيني به چشم، فقط موارد منفي و نصفه خالي ليوان را مي بيند و هيچ توجهي به موارد مثبت پيراموني ندارد، مثلاً مي گويد: «من زشت هستم.» و زيبائي ها و کمالات خود را نمي بيند.

3 . تفکر همه يا هيچ:

گاهي فرد در يک کار اگر به کامل ترين و بالاترين سطح مورد نظر خود دست نيابد، مي پندارد هيچ موفقيتي نداشته است و عدم دستيابي به نتيجه 100 درصد را برابر با صفر مي داند.

4 . تعميم مبالغه انگيز:

در اين عارضه فرد شکست موردي خود را در يک زمينه به کل زندگي تعميم مي دهد و در کل خود را فردي شکست خورده مي شمارد.

5. فيلتر ذهني:

در اين دسته از خطاهاي شناختي، فرد بخشي از واقعيت ها را ناديده مي گيرد و تنها با تمرکز بر واقعيت هاي محدود از مابقي واقعيت ها غافل مي شود.
مثلاً مي پندارد، هيچ کس او را دوست ندارد در حالي که از محبت پدر، مادر و... غافل است.
همچنين گاهي افکار خودآيند و منفي و غير اختياري مربوط به آينده است؛ اين نوع خطاهاي شناختي نيز به نوبه ي خود به چند نمونه تقسيم مي شوند:

1 - پيش گويي:

در اين حالت فرد نسبت به آينده ي خود پيش گويي منفي دارد.

2 - درشت نمايي:

در اين حالت فرد به بزرگ نمايي مشکلات در آينده خود مي پردازد.

3- استدلال احساسي:

زماني که فرد بدون هيچ دليل کافي و قانع کننده و صرفاً براساس احساسات درباره ي آينده ي خود و يا ديگران و يا ماجرايي قضاوت کند، دچار اين خطاي شناختي شده است، مثلاً مي گويد: من نگرانم، پس حتماً اتفاق بدي مي افتد.

4 - خطاي «بايدها»:

اين نوع خطاي شناختي جايي است که فرد براي آينده خود يا ديگران «بايدها» يي بدون در نظر گرفتن واقعيت تعريف مي کند، مثلاً مي گويد: «بايد حتماً قبول شوم»

5- برچسب زدن:

گاهي فرد آينده روشني از وضعيت خود يا ديگران نمي بيند و القايي منفي را به خود و ديگران نسبت مي دهد. «من به هيچ جايي نخواهم رسيد، من ناتوانم، من احمق هستم.»

6- شخصي سازي:

گاهي شخص خود را مسئول همه ي حوادث و اتفاقات منفي پيراموني مي داند و هر حادثه بدي را، حتي شکست ديگران را به خود نسبت مي دهد. (16)
اما در کنار اين محورهاي اساسي هشتگانه خود آگاهي، در مباحث روان شناسي و علوم تربيتي شناخت از منظرهاي ديگري نيز موضوع خودشناسي مورد توجه و بحث قرار گرفته است که عبارتند از:

1. خودِ فيزيکي:

شناخت خصوصيات جسماني و فيزيکي.

2. خودِ جنسيتي:

شناخت ويژگيهاي جنسيتي خود (روان شناسي زن و روان شناسي مرد)

3. خودِ معنوي:

شناخت بُعد معنويت گرا و روح نيايشگر انسان.

4 . خودِ اعتقادي:

شناخت افکار و باورهاي ديني.

5 . خودِ مبهم:

شناخت جنبه هاي تاريک و اسرار آميز خود که از فاش شدن آنها پرهيز مي کنيم.

6 . خودِ آرماني:

شناخت مجموعه ي ايده ها، تقاضاها و چشم اندازهاي آينده ي خويش.

7. خودِ واقعي:

شناخت هسته ي مرکزي و دروني ترين لايه ي وجود خود.

8. خودِ اجتماعي:

شناخت تصوير اجتماعي خود.
براي کسب انگيزه و رغبت بيشتر جهت خودآگاهي و خودشناسي، آشنايي با منافع خودآگاهي و مضرّات عدم خودشناسي ضروري به نظر مي رسد؛ از اينرو به صورت فهرست وار به اين منافع و مضرات اشاره مي نماييم:

فوائد خودِآگاهي:

* تصحيح رفتارها و افکار اشتباه و غلط.
* تصميم گيري حکيمانه.
* ايجاد زمينه شناخت خدا، هستي، روزگار و ديگران در خويش.
* دستيابي به سودمندترين معارف و بهره مندي از برکات آن.
* تعالي طلبي و نپرداختن به امور کم ارزش و غير متناسب با شئون شخصيتي خود.
* دستيابي به مديريت صحيح فردي.
* دستيابي به بزرگترين سرمايه علمي.
* شناخت نقاط ضعف و کاستي هاي خود براي درمان آنها.
* لذت بردن از زندگي و آزاد شدن از اشتغال به عيوب ديگران.

مضرّات و زيانهاي عدم خودآگاهي:

1. ناتواني در شناخت پديده ها، روزگار و ديگران.
2. ناتواني در شناخت خدا و حجت هاي الهي.
3. گمراهي، انحراف و گرفتار شدن در دام مفسدين.
4. عدم بهره گيري از ظرفيت هاي وجودي خود.
5. باز ايستادن از خودسازي و تکامل.
6. شقاوت در آخرت و بدعاقبتي.

پي نوشت ها :

1. مهارت هاي زندگي در سيره ي رضوي / ص 18.
2. مهارت هاي زندگي در سيره ي رضوي / ص 18.
3. همان.
4. مهارت هاي زندگي در سيره ي رضوي / ص 19-20.
5. مهارت هاي زندگي در سيره رضوي / ص 19.
6. بحارالانوار / 72 / 388.
7. مستدرک الوسايل / 12 / 369.
8. بحارالانوار / 75 / 341.
9. غرر الحکم / ص 235.
10. مستدرک الوسايل / 11 / 315.
11. غررالحکم / ص 136
12. غررالحکم / ص 233
13. رساله لب الباب / علامه طهراني / ج 1 / ص 140
14. رجوع شود به رساله لب الباب / علامه طهراني
15. قال الصادق (عليه السّلام): (القَلبُ يَتَّکِلُ علي الکَتابَه) «دل، به نوشتن آرام مي گيرد.» (الکافي / 1 / 52)
16. با استفاده از کتاب آموزش مهارت هاي زندگي - تلخيص / صص 139-142.

منبع مقاله : 
نيلي پور، مهدي؛ (1390)، مهارت هاي زندگي، نشر اصفهان: مرغ سليمان، چاپ دوم




 



تعداد بازدید از این مطلب: 54
موضوعات مرتبط: زندگی خوب , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود